# | eng | fas |
---|
1 | Fear, Love and Iran's Favorite Internet Enemy (it's Facebook) | فیس بوک، دشمن محبوب جمهوری اسلامی صفحه “آزادی یواشکی” و عکسی از ظریف، وزیر امور خارجه. |
2 | “My Stealthy Freedom” page and Foreign Minister Zarif. | استفاده با کسب اجازه. ترکیب عکسها توسط فرد پطروسیان. |
3 | Images used with permission, mixed by Fred Petrossian. Written by Mahsa Alimardani and Fred Petrossian. | ترجمه این مطلب توسط نویسندگان آن، فرد پطروسیان و مهسا علیمردانی در اختیار صداهای جهانی قرار گرفته است. |
4 | On July 13, Iran's official state news agency reported that eight people had been sentenced to a combined term of 127 years in prison for their activities on Facebook. | خبرگزاری رسمی ايران در تاريخ ۲۲ تير ماه امسال گزارش داد که هشت نفر به دليل فعاليتهايشان بر روی سايت فيسبوک جمعاً به ۱۲۷ سال زندان محکوم شدهاند. |
5 | The eight youths reportedly were charged with “acting against national security, spreading propaganda against the establishment, insulting the sacred, and insulting the heads of the Islamic Republic.” | بر اين اساس جرم اين هشت جوان «فعاليت عليه امنيت ملی، تبليغ عليه نظام، توهين به مقدسات و همچنين توهين به رهبران جمهوری اسلامی» بود. |
6 | The Iranian judiciary has not revealed the identities of those sentenced, or the particulars of this offensive activity. | قوه قضاييه ايران هويت محکومشدگان را افشا نکرد و جزئيات بيشتری از «جرمشان» را نيز اعلام نکرد. |
7 | Iranian activists both in and outside the country seem to know almost nothing more about the case. | بهظاهر کنشگران ايرانی داخل و خارج کشور درباره اين پرونده هيچ اطلاعی ديگری در اختيار ندارند. |
8 | The sentences appear to be part of a trend. | در عين حال به نظر میرسد که احکام يادشده بخشی از يک رويه باشد. |
9 | In May, a 47-year-old British-Iranian woman was sentenced to 20 years in jail for Facebook comments against the Supreme Leader and the Islamic Republic. | در ماه مه امسال، يک زن بريتانيايی-ايرانی به دليل ارسال نظر فيسبوکی عليه رهبری و نظام جمهوری اسلامی به ۲۰ سال زندان محکوم شد. |
10 | Seven other Facebook users in the country were imprisoned at the same time. | در همين زمان هفت تن ديگر از کاربران ايرانی فيسبوک در داخل کشور دستگير و زندانی شدند. |
11 | Throughout its 35 years of existence, the Islamic Republic of Iran has not tolerated free expression or public gatherings beyond its control. | نظام جمهوری اسلامی در کل مدت ۳۵ سال موجوديتش هرگز آزادی بيان يا تجمع شهروندان را در سطحی فراتر از توان اعمال قدرت خود برنتابيدهاست. |
12 | Facebook offers some semblance of both of these things on an easy-to-use platform. | در اين ميانه فيسبوک فضايی را برای نمودِ اين هر دو حقِ نفیشده به شکلی ساده فراهم کرد. |
13 | What might Iranian citizens do if granted unbridled access to Facebook? | اما اگر شهروندان ايران دسترسی نامحدود به فيسبوک داشته باشند چه خواهند کرد؟ |
14 | Persecuting-and prosecuting-Facebook users is a way to instill fear in the population. | آزار و دادگاهیکردن کاربران فيسبوک يک روش ايجاد هراس در ميان جمعيت کشور است. |
15 | The recent cases provide a chilling example of what could happen to Iranians who try to express their ideas online. | زندان و به بند کشيدن کاربران فيسبوک اما آينه تمامنمای سرنوشت ايرانيانی است که به خود جرأت میدهند که نظرهايشان را بر روی اينترنت منتشر کنند. |
16 | Iran and Facebook: A doomed romance? | ايران و فيسبوک: عشق بیفرجام؟ |
17 | The government's relationship with Iran's most popular social network is complicated, tenuous, and often appears to vacillate between love and hate. | رابطه دولت و محبوبترين شبکه اجتماعی جهان پيچيده و شکننده است و به ظاهر بين عشق و نفرت در نوسان. |
18 | Despite the fact that Facebook is filtered in Iran, President Hassan Rouhani and many in his cabinet, particularly Foreign Minister Mohammad Javad Zarif, are among the most savvy and popular Facebook users within Iran. | به رغم اين واقعيت که فيسبوک در ايران مسدود است، رئيسجمهوری ايران حسن روحانی و بسياری از اعضای کابينه وی، بهويژه محمدجواد ظريف، وزير خارجه ایران، خود جزو فعالترين و پرطرفدارترين کاربران فيسبوک در ايران هستند. |
19 | All 2013 presidential candidates, approved by the highest authorities within Iran known as the Guardian Council, used Facebook to promote their campaigns. | علاوه بر اين شخصيتها همه نامزدهای انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۱۳ - که پيشتر مورد تأييد شورای نگهبان قرار گرفته بودند - از فيسبوک برای انجام بخشی از فعاليتهای کارزار تبليغاتی خود استفاده کردند. |
20 | This tacit acceptance of the platform by those within the elite highlights two facts. | اين تأييد ضمنی بستر فيسبوک توسط اشخاصی که جزو خواص نظام به شمار میروند يادآور دو حقيقت است. |
21 | The first is that filtering does not work within Iran. | اول اينکه فيلترينگ و مسدود کردن سايتها در ايران کارايی ندارد. |
22 | The Minister of Culture and Islamic Guidance has verified this claim by stating he estimates about 4 million Iranians use Facebook. | علی جنتی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران نيز در تأييد اين نظريه به تازگی گفت که تخمين میزند حدود چهار ميليون نفر در ايران از فيسبوک استفاده میکنند. |
23 | Second, Iran does not hate Facebook; rather Iran wants to control. | دوم اينکه ايران از فيسبوک متنفر نيست، بلکه تنها به دنبال کنترل آن است. |
24 | The Rouhani government has publicly emphasized its concern about the state of Iran's Internet and has criticized long-standing filtering practices. | دولت روحانی آشکارا نگرانی را خود درباره اينترنت اعلام کرده و از سياستهای محدود کننده و مسدودسازی سايتها انتقاد کرده است. |
25 | But Rouhani's actions have fallen short of his pledges when Facebook users and gadget bloggers are slapped with lengthy jail sentences. | اما زمانی که کاربران فيسبوک و بلاگرهای حوزه فنآوری با احکام سنگين زندان مواجه میشوند اين در واقع حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، است که از عمل به وعدههای اينترنتی خود بازمانده است. |
26 | These decisions technically lie outside the control of the president's authority and within the discretion of the judiciary and sometimes the supreme leader. | البته که چنين مصوبهها و طرحهايی در فضايی خارج از محدوده اختيارات رئيسجمهوری مطرح و اجرايی میشوند و قوه قضاييه مسئوليت آن را برعهده دارد و، بسته به مورد، گاه شخص رهبر درباره آن تصميم میگيرد. |
27 | Still, the president has a voice and can take a stand for those unjustly jailed. | با اين همه صدای رئيسجمهور شنيده میشود و میتواند به دفاع از شهروندانی که به ناحق زندانی شدهاند برخيزد. |
28 | Yet he has remained silent. | روحانی تا کنون سکوت اختيار کرده است. |
29 | Facebook and the Green Movement | فيسبوک و جنبش سبز |
30 | Facebook became a central tool during the 2009 protest movement, as millions of Iranians defied the regime and protested the controversial presidential election. | در جنبش اعتراضی سال ۲۰۰۹، فيسبوک به ابزار اصلی ارتباطی و هماهنگی ميان شهروندان بدل شد. درحالی که ميليونها ايرانی بیتوجه به هشدارهای رژيم اعتراض خود را از نتايج انتخابات جنجالی رياستجمهوری فرياد زدند. |
31 | Presidential candidate Mir-Hussein Mousavi, a leading figure in the Green Movement that followed the election, used Facebook to convey his message and communicate with his supporters. | ميرحسين موسوی، نامزد مغلوب اعلام شده در انتخابات رياستجمهوری و يکی از رهبران جنبش سبز پيامهای خود را از طريق فيسبوک منتشر میکرد و با هواداران خود در تماس بود. |
32 | Fear of the popularity of reformist candidates like Mousavi on Facebook led to the filtering of the site a month prior to the 2009 election. | بيم از محبوبيت نامزدهای اصلاحطلب مانند موسوی در فيسبوک در نهايت اين موجب شد حکومت يک ماه مانده به انتخابات سايت اين شبکه اجتماعی را فيلتر کند. |
33 | Four years after the Green Movement was repressed and its leaders placed under house arrest, Iranian authorities publicly denounced Facebook as an enemy of the Islamic Republic. | چهار سال بعد، جنبش سبز سرکوب شده و رهبران آن تحت حصر خانگی نگه داشته میشوند و مقامهای ايران صريحاً فيسبوک را تقبيح میکنند و آن را دشمن جمهوری اسلامی توصيف میکنند. |
34 | This repression has had double-edged effects. While some netizens stopped blogging because they were jailed, others escaped the crackdowns and moved abroad, only to lose their relevance, as well as their online audience within the diaspora. | با اين همه تمامی سختگرفتنها و سرکوبها مانند يک شمشير دولبه عمل کرده و در حالی که بعضی از تاروَندان (نِتيزِنها) در نتيجه زندان و حبس از بلاگ نوشتن دست کشيدند، ديگران از سرکوبها گريختند و به خارج از کشور کوچيدند ارتباطشان با واقعيتهای جامعه قطع شد و مخاطبان خود را در بين جمعيت پراکنده ايرانی در سراسر جهان از دست دادند. |
35 | This helped create the phenomenon know as the decline of bloggers. | اين همه دست آخر پديدهای را رقم زد که به «زوال بلاگرها» معروف شد. |
36 | Facebook quickly emerged to fill this gap, as successful campaigns emerged, often functioning as a bridge between Iran and the diaspora. | در چنين شرايطی فيسبوک به سرعت برای پرکردن اين خلأ ظاهر شد و اغلب به سان پُلی ميان ايران و جمعيت پراکنده ايرانی سراسر جهان عمل کردهاست. |
37 | One popular example of this is “My Stealthy Freedom,” the Facebook page of London-based journalist Masih Alinejad who published a series of photos of herself posing in Iran's public spaces without a hijab. | يک نمونه پرطرفدار از اين عملکرد در کارزار «آزادی يواشکی زنان در ايران» مشهود است. مسيح علينژاد، خبرنگار ساکن لندن، در صفحه خود تعدادی عکس از دوران زندگيش در ايران منتشر کرد که در آنها بدون حجاب در مکانهای عمومی ايستادهاست. |
38 | This started a virtual mass movement, gaining her page more than 500,000 likes, and garnering an influx of photos and comments from Iran. | اين حرکت جنبش جمعی مجازی عظيمی را کليد زد و در اندک زمانی صفحه مسيح ۵۰۰۰۰۰ بار «پسنديده» (لايک) شد و سيلابی از عکس و نوشته از ايران را به سوی او سرازير کرد. |
39 | This Facebook page became an outlet for Iranian women to challenge the Islamic system's 35 years of mandatory hijab. | اين صفحه فيسبوکی به مجرايی برای زنان ايرانی تبديل شد تا حجاب اجباری ۳۵ ساله جمهوری اسلامی را به چالش بگيند. |
40 | A call to Rouhani | جابجایی خطوط قرمز |
41 | Today, eight Facebook users face accusations of criminal activity against the establishment, but the details of their crimes remain unknown. | امروز، هشت کاربر فيسبوک با اتهام فعاليت عليه نظام مواجه هستند و البته از جزئيات «جرم» آنها کماکان خبری در دست نيست. |
42 | There are redlines within the Islamic Republic about what constitutes online criminal content, but they are difficult to identify and seem to be forever in flux. | در جمهوری اسلامی برای تعيين محتوای مجرمانه آنلاين خط قرمزهايی تعريف شده اما تشخيص اين خطوط کار سادهای نيست و به ظاهر مدام در حال جابجايی هستند. |
43 | This further perpetuates ambiguities over what constitutes an online crime, leaving netizens unknowingly vulnerable to arbitrary arrests and sometimes even killings, like that of Sattar Beheshti in 2012. | اين شرايط تشخيص جرم اينترنتی را بيش از پيش دچار مشکل کرده و تاروَندان را در معرض خطر بازداشتهای سليقهای و گاه قتل قرار داده - همانطور که در سال ۲۰۱۲ در مورد ستار بهشتی اتفاق افتاد. |
44 | The vague nature of these arrests creates an atmosphere of fear where authorities can accuse anyone of acting against the state, leaving citizens to guess what consequences they will face for speaking online. | ماهيت مبهم اين بازداشتها يک جَو هراس را در ميان کاربران اينترنت در ايران ايجاد کرده که در آن مقامات میتوانند با برچسب اقدام عليه کشور هرکسی را که مايل بودند متهم کنند و شهروندان را در موقعيتی قرار دهند که با حدس و گمان تبعات ابراز عقيده بر روی اينترنت را بسنجند. |
45 | In an interview with NBC's David Gregory, Zarif called on the West for respect for the people of the Middle East, a reasonable request. | محمدجواد ظريف در گفت و گو با «ديويد گريگوری» از شبکه «انبیسی» غربیها را دعوت کرد که به مردم خاورميانه احترام بگذارند، که البته درخواست منطقیای بود. |
46 | In the same vein, we call on the Rouhani government to take a stand to respect Iranian citizens, and condemn the unjust arrests and punishments of its netizens. | جا دارد ما نيز - بر همين مبنا - دولت روحانی را به برخاستن برای اعاده احترام به شهروَندان ايرانی و محکوم کردن بازداشتها و کيفرهای ناعادلانه تاروَندان ايرانی فرابخوانيم. |