Sentence alignment for gv-eng-20090304-59643.xml (html) - gv-fas-20090420-631.xml (html)

#engfas
1A Brazilian journalist in search of Iranian bloggersخبرنگار برزیلی از بلاگرهای ایرانی می گوید
2Raul Juste Lores is a Brazilian journalist and Beijing Bureau Chief of Folha de Sao Paulo.رائول جاست لورس (Raul Juste Lores) روزنامه‌نگار برزیلی است که مدیر دفتر پکن روزنامه‌ی برزیلی Folha de Sao Paulo است.
3He has recently taken a trip to Tehran, where he met and interviewed several Iranian bloggers and civil society personalities such as the Nobel Peace Laureate Shirin Ebadi.وی اخیرا سفری به تهران داشته است، جایی که او با بسیاری از بلاگرهای ایرانی و انجمن‌های اجتماعی ملاقات و مصاحبه کرده است. از جمله ملاقات‌های وی، مصاحبه با شیرین عبادی، برنده‌ی جایزه صلح نوبل بوده است.
4Why is a chief bureau of a Brazilian newspaper in Beijing interested in Iranian bloggers?چرا مدیر دفتر یکی از روزنامه‌های برزیلی در پکن، علاقه به بلاگرهای ایرانی دارد؟
5Actually I cover Asia, but not Middle East.در حقیقث من آسیا را پوشش می‌دهم، نه خاورمیانه را.
6Due to the elections in Israel, a colleague was there and my newspaper wanted someone else to go to Tehran to cover the 30th anniversary of the Islamic Revolution.در زمان انتخابات اسرائیل، یکی از همکاران در آنجا بود و روزنامه‌ی من می‌خواست که کسی را به تهران بفرستد تا مراسم 30امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را پوشش دهد.
7It was a great opportunity and I accepted inmediately.این شانس بزرگی برای من بود و من آن را قبول کردم.
8In any country, bloggers can give you a fresh idea about what the youth is thinking - and in Iran, where 70% of population can be considered pretty young, blogosphere becomes more important.در هر کشوری، بلاگرهای می‌توانند ایده‌های تازه‌ای درباره‌ی اینکه جوانان چه فکر می‌کنند، به شما بدهند و در ایران، جایی که 70 درصد جمعیت آن جوان هستند، جامعه‌ی وبلاگی بسیار مهم است.
9You have interviewed several bloggers in Iran.شما با بلاگرهای زیادی در ایران مصاحبه کرده‌اید.
10What were their social/political background?چه وضعیت اجتماعی و سیاسی داشتند؟
11What were their concerns, hopes and projects?نگرانی‌ها، امیدها و برنامه‌های آنها چه بود؟
12Most were middle class in Tehran, unfortunately I couldn't travel to the countryside, although I talked to one or two bloggers from other cities by chat.اکثر افراد در تهران در طبقه‌ی متوسطی قرار داشتند، متاسفانه من نتوانستم به شهرهای دیگر ایران سفر کنم، اگرچه من با یک یا دو بلاگر از دیگر شهرهای ایران به کمک چت گفتگو کردم.
13Anyway, they represent an urban, middle class and young generation where the internet is their territory of freedom, or at least the freer one.آنها زندگی شهری را به نمایش می‌گذاشتند، برای طبقه‌ی متوسط و نسل جوان اینترنت قلمرو آزادی و یا دست کم آزادی فردی بود.
14I've interviewed a conservative blogger as well, it was interesting to realize that religious conservatives are using the same platform.من با یک بلاگر محافظه‌کار هم مصاحبه کردم، درک این مطلب جالب بود که محافظه‌کاران مذهبی از اینترنت برای اهدافشان استفاده می‌کنند.
15I wish I had the opportunity to know more about bloggers from other groups.من آرزو داشتم که شانس این را داشته باشم که در مورد سایر گروه‌های وبلاگی در ایران اطلاعات بدست آوردم.
16What I've seen is just a small fragment.چیزی که من در مقایسه با ایران دیده‌ام، کمی متفاوت بود.
17Most of them really look like young people everywhere in the world: idealistic, full of projects, web-addicts, dreamers.اغلب جوانان در ایران مانند سایر جوانان دیگر در تمام دنیا به نظر می‌رسیدند: ایده‌آل‌گرا، سرشار از برنامه، معتاد به وب، رویاپرداز.
18But in Iran they tend to be much more politicized and interested about world news - they created their own way to break the isolation of the country after so many embargos and sanctions.اما در ایران آنها بیشتر و بیشتر سیاسی بودند و علاقه به اخبار جهان داشتند. آنها راهی را برای خودشان ابداع کرده بودند که به کمک آن تحریم‌ها و ممنوعیت‌های زیادی که در مورد ایران اعمال شده است را کنار می‌زدند.
19How do you evaluate the citizen media impact on the Iranian society?شما فشار رسانه‌ها را بر روی جامعه‌ی ایران چگونه می‌بینید؟
20It is a very big impact.فشار بسیار زیادی وجود دارد.
21In countries where all the media belongs to, or at least, is strongly regulated by the government, blogs can be an important alternative to spread news, to give voice to different sources, to express different points of view and criticisms.در کشورهایی که تمام رسانه‌ها در دست دولت و یا دستکم توسط دولت درست شده‌اند، وبلاگ‌ها می‌توانند یکی از راه‌های مهم برای انتشار اخبار باشند، برای پخش صداهایی از منابع مختلف، برای نشان دادن نکاتی از یک دیدگاه متفاوت و انتقاد.
22Many blogs are more focused about humour, jokes than political and intellectual issues, but it is the same everywhere.وبلاگ‌های زیادی بر روی جوک و اینگونه مسائل تمرکز دارند تا بر روی مسائل سیاسی و روشنفکری، ولی باید گفت که این در تمام دنیا وجود دارد. .
23How much of the Iran you discover was similar to the image of Iran you had in your mind?تصویری که از ایران در ذهن خود داشتید، با آنچه مشاهده کردید، چه میزان یکسان بود؟
24The tension in the air is very similar to the one I had imagined.آنچه را دیدم با بخشی از تصورم یکسان بود.
25To see so many women covered in dark, long chadors… Nature is so full of colors, don't you think?بسیاری از زنان را دیدم که لباس تیره به تن داشتن، چادرهای بلند… طبیعتی سرشار از رنگ، شما اینگونه فکر نمی‌کنید؟
26The idea that someone can be put in jail because he/she is doing something pretty normal in the rest of the world.ایده‌ای که در جاهای دیگر دنیا بسیار معمولی و عادی است، می‌تواند یک نفر را به زندان بیاندازد.
27Also, the society is very, very conservative, sexism and the lack of equality of rights between men and women go well beyond the religious laws, even the so-called modern and liberal ones are definitely conservative.جامعه بسیار محافظه‌کار است و تبعیض جنسی و برابر نبودن قوانین میان مردها و زن‌ها در پشت قوانین مذهبی وجود دارد، هر چند اصطلاحا مدرن و لیبرال است اما قطعا محافظه‌کار است.
28On the other hand, Iranian youth has managed to live as best as it is possible, so somehow they break many laws, they have fought for their space against so many prohibitions.در حقیقت، جوانان ایرانی سعی می‌کنند تا جایی که امکان دارد، بهتر زندگی کنند، بنابراین به طریقی آنها بسیاری از قوانین را نقض می‌کنند، آنها مبارزه می‌کنند برای بدست آوردن امکاناتی که ممنوع هستند.
29In a word, they are far less accomodated than young people in many other countries.در یک کلمه، آنها با جوانان بسیاری از کشورها، بسیار متفاوت هستند.
30Thay have to fight for things others take for granted.آنها باید برای چیزهایی که دیگران از دست داده‌اند، مبارزه می‌کنند.
31How do you compare the Iranian blogosphere and the Brazilian and/or Chinese ones?شما جامعه‌ی وبلاگی ایرانی‌ها را با جامعه‌ی وبلاگی برزیلی‌ها و چینی‌ها چگونه مقایسه می‌کنید؟
32They have a bigger political role than in Brazil, because in Iran you don't have as many outspoken actors in civil society like in my country (free press, strong NGOs, many political parties, etc).جامعه‌ی وبلاگی ایران‌ها نقش سیاسی بیشتری نسبت به برزیل دارند، زیرا در ایران شما امکانات زیادی برای صحبت کردن از حقوق شهروندی خود مانند کشور من ندارید (مطبوعات آزاد، سازمان‌های غیرانتفاعی یا NOGها، حزب‌های سیاسی زیاد و…).
33Iranian Blogs can work as good opinion polls, or termometers of what a good portion of Urban Iran is thinking.وبلاگ‌های ایرانی می‌توانند مانند یک نظرسنجی ایده‌های خوب یا دماسنجی که نشان می‌دهند جامعه‌ی ایران چگونه فکر می‌کنند، کار می‌کند.
34In this way, they are closer to the Chinese blogosphere, they defy the rhetoric of the official media, they spread news that the governments think they can just block.در این روش، مانند وبلاگ‌های چینی هستند، آنها رسانه‌های رسمی را به چالش می‌کشند و اخباری را که به نظر دولت، می‌توان آنها را سانسور کرد را منتشر می‌کنند.
35They are more horizontal, from the bottom of the society to the top.آنها از پایین تا بالای جامعه را پوشش می‌دهند.
36Certainly the leaders in both countries are really aware and pay attention about what is discussed in blogs.در ضمن رهبران هر دو کشور به صورت مداوم و دقیق به بحث‌هایی که در وبلاگ‌ها می‌شود توجه می‌کنند.