# | fas | jpn |
---|
1 | آنها برای نجات پاکستانیها از بیماری فلج اطفال جان خود را به خطر میاندازند | パキスタンのポリオ撲滅は命がけ TNNラジオ提供。 |
2 | عکس از رادیو تی-ان-ان | 使用許可済 |
3 | این مقاله بوسیله ندیر جیلانی برای نکته بلوچستان نوشته شده است، و صداهای جهانی با اجازه آن را ویرایش داده و دوباره آن را منتشر کرده است. | この記事は、初出はNadir Jailaniによって執筆され、バロチスタン・ポイントに掲載されたものを、許可を得てグローバル・ボイスに転載しています。 |
4 | ساجده بیبی در هر خانه را در کیلی شکر خان کویته میزند تا بپرسد آیا بچه زیر پنج سال در خانه دارند یا نه. | クエッタ(訳注:パキスタン南西部バロチスタン州都)キリ・シャカルカン地区にて、サジーダ・ビビは家々の戸を叩き、お宅に5歳未満のお子さんはおられますかと尋ねて回る。 招かれれば家に入る。 |
5 | با یک اشاره، به داخل خانه میرود، لپهای بچهای را میفشارد، بطری پلاستیکی باریک و بلندی را فشار میدهد، سه قطره واکسن ضد فلج اطفال میچکاند و قبل از اینکه سراغ بعدی برود روی انگشت کوچک بچه واکسن شده علامتی میگذارد. | 子供の両頬を抑えて口を開けさせ、細長いプラスチック容器を押し、抗ポリオワクチンを3滴たらす。 そして、接種した子供の小指にマーカーで印をつけてから、次の家へ向かう。 |
6 | در حالی که او خانه به خانه میرود و صدها بچه را روزانه واکسن میزند، همیشه دوسایه پشت سر او راه میآیند. | 彼女が家から家へ、1日数百人の子供たちに接種して歩くとき、彼女の他に2つの人影がついて回る。 |
7 | دو پاسبان از پلیس بلوچستان با کلاشنیکف او را دنبال میکنند در حالیکه قفل ایمنی اسلحه را باز نگاه داشته و اسلحه را آماده به شلیک در دست گرفتهاند. | バロチスタン警察の警官2人が、自動小銃AK-47の安全装置を外し、発射準備万端で付き添っているのだ。 |
8 | این جنگ پاکستان علیه فلج اطفال است. | これが、パキスタン流のポリオとの戦いだ。 |
9 | این کشور یکی از سه کشور در کنار افغانستان و نیجریه است که در آنها ویروس فلج اطفال به یک بیماری بومی تبدیل شده که سرزمینشان را فرا گرفته است. | ポリオの流行地域となっている国は3か国しかないが、アフガニスタン、ナイジェリアと共に、この国もそのひとつである。 |
10 | کمپین ضد فلج اطفال در پاکستان در سال ۱۹۹۳ تحت عنوان برنامه روز ملی واکسن شروع شد و از آن موقع هنوز ادامه دارد. | パキスタンのポリオ撲滅キャンペーンは、国家予防接種デー(NIDs)計画のもと1993年に始まり、現在まで続いている。 |
11 | ولی افزودن دو نگهبان مسلح در این کمپین ، یک تغییر نسبتا جدید است. | しかし、武装した護衛を同伴するのは、比較的最近の工夫である。 |
12 | حملات عمدی به کارکنان کمپین در صحنه، مانعی برای پیشرفت این کمپین شده است، و این خطر، ایجاد ناامنی کرده است. | 現場で働く人々を狙った攻撃により、予防接種のプロセスが滞ってしまい、また危険なものになってきている。 |
13 | گروههای مذهبی ستیزهجو، کارگران کمپین ضد فلج اطفال را هدف میگیرند و آنها را جاسوسان مخفی میبینند. | 宗教的武装集団らは、ポリオ撲滅のために働く人たちを、スパイの隠れ蓑としてやり玉に挙げてきた。 |
14 | بر مبنای گزارشهای رسانهها بیش از ۶۰ نفر جانشان را در این کمین ضد فلج اطفال از سال ۲۰۱۲ از دست دادهاند. | メディアの報道によると、パキスタンのポリオ撲滅キャンペーンで、2012年以降に60名以上が命を落としている。 |
15 | ساجده بیبی به نویسنده گفت:”من حتی با وجود پلیس در کنارم احساس وحشت میکنم.” | 「警官が周囲にいてくれても、まだやっぱり怖いです」サジーダ・ビビは筆者に語る。 |
16 | او ادامه داد که او و همکارنش هیچ “قصدی” برای آزار کسی یا برای مداخله در این اختلاف ندارند. | 自分も同僚も、誰も傷つけるつもりはないし、争いごとに加担する気もないと言う。「 |
17 | او گفت “ما مردم عادی هستیم که سعی میکنیم با حقوق کمی که از این کمپین بدست میآوریم ، از خانوادههایمان پشتیبانی کنیم”. | 私たちは普通の人間ですよ。 このキャンペーンでいくらか稼いで、家族を養いたいだけです」と。 |
18 | صدها داوطلب مثل ساجده در کمپین از بین بردن فلج اطفال در سراسر بلوچستان، با واکسن زدن کودکان زیر پنج سال، شرکت میکنند. | サジーダのようなボランティア数百人がこのポリオ撲滅キャンペーンに参加し、バロチスタンじゅうの5歳未満の子供たちに接種して回っている。 |
19 | هماهنگکننده ناحیه این برنامه واکسیناسیون، دکتر ایشاق پنزای گفت که این داوطلبان بخش اصلی برنامه واکسیناسیون منطقه را اجرا میکنند. | 予防接種拡大計画の地域コーディネーター、イスハーク・パネザイ医師によると、この州の予防接種の大部分は、ボランティアが実施しているという。「 |
20 | دکتر پنزای میگوید : “ما به داوطلبان قبل از شروع هر کمپینی آموزش میدهیم و مامورین، آنها را در صحنه همراهی میکنند تا کارشان را نظارت کنند”. | 私たちは、各々のキャンペーンの前にボランティアを指導しています。 |
21 | سال پیش ۲۵ مورد فلج اطفال در بلوچستان گزارش داده شده است - این بالاترین آمار در ۳ سال گذشته است . | それに、現場には職員が同行し、彼らの仕事を監督しています」とパネザイ医師は言った。 |
22 | منابع از وزارت بهداشت میگویند که بیشتر موارد که گزارش شدهاند، از مناطقی بوده است که مردمشان با واکسن کردن بچههایشان مخالفت کردند. | 昨年は、バロチスタン州で25のポリオ症例が報告された。 これは過去3年で最も多い。 |
23 | اسد خان، یکی از مامورین اداره بهداشت، گروهی از تیم فلج اطفال را در جادهٔ سامنگولی همراه میکند. | 州保健局によると、これらの症例のほとんどが、子供に予防接種を受けさせたがらない地域から報告されているという。 |
24 | او گفت: “بدلیل اینکه مردم با ما هکاری نمیکنند ما با مشکلاتی برای واکسن کردن هر کودکی روبرو میشویم. | サムングリ通りのポリオ・チームに同行した保健局職員、アサド・カーンは次のように言った。「 |
25 | آنها فکر میکنند واکسن موجب ناباروری میشود و ما یک هدف خارجی را ترویج میدهیم”. | 全ての子供に予防接種を受けさせるにあたって、私たちは問題に直面しています。 |
26 | آگهیهای کمپین ملی اطلاعرسانی در پشتیبالی واکسن ضد فلج اطفال در کانالهای تلویزیونی بسیار پخش شده است. | ワクチンが不妊の原因になるとか、私たちが外国の主張の宣伝屋だとか思い込んで、協力してくれない親たちがいるからです」 |
27 | آگهیهای کوتاهی با پیامهایی از محققین برجسته که از پدر و مادرها درخواست میکنند بچههایشان را واکسن بزنند. | 抗ポリオ予防接種を後押しする全国的な啓発キャンペーンが、テレビ番組で評判を呼んでいる。 |
28 | در عین حال در بعضی مناطق پیشنمازان محلی خصومت مردم را بر ضد کمپین ضد فلج اطفال تحریک میکنند. | それらは高名な学者たちのメッセージで構成されたCMで、親たちに向けて、子供たちに予防接種を受けさせるようお願いする内容のものだ。 |
29 | فقط ۳ ماه از ۲۰۱۵ گذشته و بیشتر از ۲۰ مورد سرایت فلج اطفال مشاهده شده است. | 同時に、一部の地方ではイスラム指導者が、ポリオ撲滅キャンペーンに対し敵意を煽り立てている。 |
30 | سه تا از موارد از محلهای بلوچستان؛ لورالای، قلعه عبدالله و کویته هستند. | 2015年に入ってわずか3か月の間に、20例以上のポリオ感染が表面化してきた。 |
31 | دولت بار دگر امتناع خانوادهها از اجازه دادن به تیم ملاقات کننده برای واکسن زدن به فرزندانشان را دلیل بزرگی برای این سرایتها شمرده است. | うち3例は、バロチスタン州のローラライ県やキラ・アブドゥラ県、クエッタ県から報告された。 |
32 | اکبر خان - که اسمش به خواست خود او عوض شده است - یک بازنشسته از محله پیشین میگوید که مردم جان فرزندانشان را فقط به دلیل اینکه به آنها گفته شده که واکسن زدن در اسلام ممنوع است به خطر میاندازند. | 政府が再度その主な理由に挙げたのは、親たちが子供への予防接種実施チームの訪問を拒絶することである。 ピシン県の年金受給者アクバル・カーン(本人希望による仮名)によると、人々が自分の子供たちの命を危険にさらしているのは、子供への予防接種がイスラムでは禁じられていると言われたという、ただそれだけの理由だという。 |
33 | اکبر میگوید “بعضی از مردم تصور و عقاید غلط را بر ضد واکسن زدن کودکان پخش کردهاند”، و اضافه میکند که محققین دینی باید این موضوع را تصریح کنند تا بتوان این مریضی را ریشه کن کرد. | 「一部の人が、子供の予防接種に対する誤った認識を広めてきました」とアクバルは言い、この病気を根絶するためには、地元の宗教学者たちがこの件をはっきり説明すべきだと言い添えた。 |
34 | بر اساس گفته گروه فلج اطفال را خاتمه دهید پاکستان، که گروهی از مجموعه شرکتکنندگان در ریشه کن کردن فلج اطفال در پاکستان است و شامل سازمان بهداشت جهانی (WHO)، صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) و دولت پاکستان میشود، تعداد موردهای فلج اطفال از ۲۰،۰۰۰ در یک سال پیش از شروع کمپین به فقط ۵۸ در سال ۲۰۱۲ کاهش پیدا کرد. | 世界保健機関(WHO)と国連児童基金(UNISEF)、それにパキスタン政府から構成されるポリオ撲滅支援団体、エンド・ポリオ・パキスタンによると、ポリオ症例数は、キャンペーン開始前年は2万例だったのが、2012年にはたった58例にまで減少していた。 |
35 | ولی وقتی این گروه آماده اعلام کردن پاکستان به عنوان کشوری عاری از فلج اطفال بودند، تعداد موردهای فلج اطفال به ۹۳ مورد در سال ۲۰۱۳ افزایش یافت. | しかし、この支援団体がパキスタンにおけるポリオ撲滅を宣言しようとしていた矢先、2013年にポリオ症例数が93例に上昇した。 |
36 | و سال بعد نیز شمارش به عدد هولناک ۳۰۶ رسید. | 翌年にはさらに、衝撃的な306例に跳ね上がった。 |
37 | هیئت مستقل نظارتی (IMB) از موضع دولت در گزارش خود انتقاد کرد و پیشنهاد به گذاشتن محدودیتهای سفری به این کشور را ارائه کرد. | 独立監視委員会(IMB、訳注:世界ポリオ撲滅推進計画の一部)は報告書の中で政府の姿勢を批判し、パキスタンへの渡航制限を勧告した。 |
38 | در این گزارش ذکر شده است که پاکستان در مبارزه با این ویروس به حد کافی عمل نکرده است و کاملا در برابر قول خود که تا دسامبر ۲۰۱۴ فلج اطفال را در کشور ریشهکن کند شکست خورده است. | 報告書の引用によると、パキスタンのポリオとの戦いは不十分で、国内のポリオ根絶を2014年12月までとした公約は、完全に破られてしまった。 |
39 | در حالیکه سرسختی و امتناع خانوادهها در شرکت در واکسنزدن به عنوان مانعهای اصلی در جنگ با فلج اطفال ذکر شده اند، ولی بیکفایتی دولت موجب شیوع اخیر شده است. | ポリオとの戦いを阻害する主な要因として、交戦状態にあることや家族が予防接種に非協力的なことが挙げられているものの、国の無策ぶりは近年の大流行を許した。 しっかりした計画と現実的な意識啓発運動こそが、この国のポリオ撲滅キャンペーンへの支援を集めるのに役立っているといえるかもしれない。 |
40 | برنامهریزی کافی و جنبشهای آگاهسازی ممکن است بیشتر از تجهیز کردن حمایت برای کمپین ضد فلج اطفال مفید باشد. | 校正:Tokimitsu Sano |