Sentence alignment for gv-fas-20130816-2610.xml (html) - gv-jpn-20131113-25205.xml (html)

#fasjpn
1مصر: “به معنای واقعی کلمه، عبور گلوله از روی شانه‌ام را دیدم”エジプト 「弾丸が文字通り肩越しに飛んでいくのを感じた」
2مصعب الشامي، عکاس-خبرنگار مصری که جرات کرده بود وارد منطقه رابعة العدوية شود به سمتش شلیک شد و گلوله درست از روی شانه‌اش رد شد.今日(訳注:2013年8月14日)、エジプトのカイロにあるラバア・アルアダウィヤで、モルシ氏支持派が行っていた座り込みデモが強制的に排除され、その現場を潜入取材したエジプト人フォトジャーナリストのモサブ・イッシャーミ氏が狙撃された。
3رابعة العدوية در قاهره مصر، محلِ تجمع موافقان مُرسی‌ست که امروز به شکل خشونت‌آمیزی پراکنده شدند.彼の肩越しを弾丸が飛び、そしてそこで所持品を盗まれた。
4او تجربه شخصیش را در یک سری توییت پیوسته به اشتراک می‌گذارد تا ما نگاهی دزدکی به تحصن امروز صبح اخوان‌المسلمین در شهر نصر بیندازیم.イッシャーミ氏は一連のツイートの中で自分が体験したことをツイートし、今朝、ナスルシティで座り込みしていたムスリム同胞団がどのように撤退したか、まだ誰も知らない状況を我々に伝えている。 ラバアでの座り込みデモの現場まで行くのはたやすかった。
5رسیدن به تحصن رابعه بخش آسان ماجرا بود:ラバアから黒煙がますます立ち登っている。
6دود سیاه بیشتری از رابعه بلند شده است.本当にナスルシティのほとんどどこからでも見える。
7عملا از هرنقطه‌ای در شهر نصر قابل مشاهده است.そこでは、まず、催涙ガスと格闘した。
8او سپس با گاز اشک‌آور مواجه می‌گردد:ついに、ラバアに侵入した。
9بالاخره وارد رابعه شدم.催涙ガスは耐え難い。
10گاز اشک‌آور غیر قابل تحمل است.彼は目の当たりにした恐ろしい光景を撮影しflickr上のフォトギャラリーに掲載して共有した。(
11او وحشتی را که مشاهده کرده بود عکاسی کرد و در آلبومی در فلیکر به اشتراک گذاشت.警告: 特に死体公示所に安置されている死体などの生々しい写真あり)
12[هشدار: شاهد عکس‌هایی از اجساد در سردخانه هم هستید]ラバアの現場はさながら戦場の様相を呈している。
13منطقه درگیر رابعه، شبیه منطقه جنگی بود.戦闘はもう6時間も続いている。
14درگیری‌ها از شش ساعت قبل تا الان ادامه دارد.イッシャーミ氏は危うく狙撃手に狙われそうになった。
15الشامي، از نزدیک با تک‌تیراندازها مواجه می‌شود:最悪なのは、どこから狙撃されているかわからないことだ。
16بدترین قسمت این است که نمی‌شود فهمید تیرها از کدام سمت شلیک می‌شوند.一番近くにある物陰にうずくまり、幸運を祈る…。
17پشت نزدیک‌ترین جای ممکن پناه می‌گیرید و امیدوارید که بهترین جا باشد…しかし、彼はそのまま状況をつづり、投稿し続けた。
18او همچنان از دور از تشدید درگیری‌ها عکس می‌گیرد:そうしている間にも衝突は激しさを増していった。
19تشدید درگیری‌ها در رابعهラバアでの衝突は激しさを増している。
20یک گلوله از روی شانه‌اش می‌گذرد.弾丸が彼の肩越しをかすめ飛んでいった。
21او توییت می‌کند:彼はツイートした。
22یک گلوله واقعی از روی شانه‌ام رد شد.文字通り、弾丸が肩越しを飛んで行くのを感じた。
23صدای وزوزی شبیه وزوز یک پشه غول‌آسا شنیدم که با سرعت نور رد شد.巨大な蚊が光速で飛んでいく音のような唸りが聞こえた。
24خیلی ترسناک بود.ぞっとする。
25به همین دلیل و به دلیل تیراندازی‌ مداوم پشت سرش، الشامي تصمیم می‌گیرد برگردد:そして、ショットガンの散弾が彼の背中に当たったので、イッシャーミ氏は今日はこれで終わりにしようと決めた。
26این قضیه و سه گلوله‌ای که از پشت سرم رد شد نشانه‌های برگشت من بود.弾丸が肩をかすめ、背中に3つの散弾が当たった。 これは立ち去るべき合図だ。
27اما این‌جا پایان ماجرا نبود.しかし、まだ終わりではなかった。
28در راه برگشت اراذل و اوباش منطقه، وسایلم را دزدیدند.ラバアを後にする途中、目ざとい地元の暴徒が立ちふさがってきて、所持品を盗んでいった。 幸いSDカードは靴下に入れてあった。
29خوشبختانه کارت حافظه‌ام را در جورابم نگه داشته بودم.flickr(こちら)上に掲載されているイッシャーミ氏が撮影した衝突の写真をお見逃しなく。
30عکس‌های الشامی را از درگیری‌های امروز روی فلیکرش از دست ندهید.校正:Yuko Aoyagi