# | fas | jpn |
---|
1 | نحوه منحصر به فرد نام گذاری در میانمار | ビルマのユニークな名前の付け方 |
2 | هرگاه یکی از شهروندان میانمار میگوید نام خانوادگی ندارد، خارجیها معمولا دلیلش را میپرسند. | ビルマ(訳注:1989年に軍事政権が国名をミャンマーに変更)の国民が名字がないというと、外国人はたいてい不思議に思う。 |
3 | میانمار احتمالا یکی از معدود کشورهایی است که در آن ٩٠ درصد جمعیت نام خانوادگی یا فامیلی ندارند. | ビルマは、国民の90%が名字をもたないという、世界でも極めてめずらしい国の一つだ。 |
4 | اعضای یک خانواده نامهایی کاملا متفاوت دارند و تعداد لغات این نامها میتوانند بسیار متفاوت باشد. | 同じ家族でも全く異なる名前をもち、それぞれの名前の語数も大いに異なるのである。 |
5 | «میانمارچیست» درباره نحوه منحصر به فرد نام گذاری در میانمار مینویسد: | WhatIsMyanmarでは、ビルマのユニークな名前の付け方について取り上げている。 |
6 | برای ما، مردم میانمار، نام خانوادگی کلمهای است که در داستانهای انگلیسی میبینیم. | 私たちビルマ人にとって、名字は英語で書かれたお話の中で出てくるものだ。 |
7 | شاید باورتان نشود! ما اصلا نام خانوادگی نداریم. | 信じられないかもしれないが、私たちには名字というものがない。 |
8 | برای همین هم در هیچ کدام از فرمهایمان در میانمار، پس از «نام» جای خالی دیگری برای پر کردن نداریم. | だから、ビルマで記入する書式を見ればわかるが、氏名欄が2つに分かれていない。 |
9 | یک فروشنده نی شکر اهل میانمار. | ビルマのサトウキビジュース売り。 |
10 | عکس از Flickr صفحه Michael Foley استفاده شده طبق قرارداد CC License | 写真はMichael FoleyのFlickrページより(CCライセンス) |
11 | سپس توضیح میدهد که مردم میانمار چطور فرمهایی را که نیاز به نام و نام خانوادگی دارند، پرمیکنند: | さらに、姓と名と二つの欄のある書式に記入する際、ビルマの人々は通常どうするか説明している。 |
12 | ولی هر وقت میخواهیم فرمهای آن-لاین را پر کنیم، مجبوریم گزینهی اجباری نام خانوادگی را هم پر کنیم. | オンラインのフォームに記入する際は、姓の欄が必須項目となっているため、何か記入するよりほかない。 |
13 | خب، چه مینویسیم؟ | では、何を記入するのか。 |
14 | من دو کلمهی اول اسمم را به عنوان نام و کلمهی آخر را به عنوان نام خانوادگی مینویسم. یعنی همین طور الکی؟ | 私の場合は、自分の名前の最初の2語を名の欄に記入し、残りの語を姓の欄に記入する。 |
15 | خب حالا شاید بخواهید بدانید هر اسم چند کلمه دارد. | それでは適当すぎる? |
16 | تنها جواب درستی که میتوانم بدهم این است که «بستگی دارد. » | そうしたら今度は、それぞれの名前に何語あるか知りたくなるだろう。 |
17 | بله کاملا به این بستگی دارد که پدر و مادرتان یا هر کس که نام گذاری میکند، چقدر خلاق باشد. | うまく答えるとすれば「場合による」ということになる。 |
18 | «توبیمد» (Twobmad) توضیح میدهد سر و کار داشتن با اسمهای میانماری در جوامع خارجی چقدر سخت است: | すべては親、または名付け親の創造性の問題である。 |
19 | هر وقت مجبور بودم گزینههایی از قبیل نام، نام وسط و نام خانوادگی را پر کنم، گیج میشدم. | Twobmadは、ビルマ人の名前を外国で扱う際の難点について述べている。 |
20 | پس از زندگی در یک کشور خارجی میبینم چنین چیزی برای دیگران هم اتفاق میافتد و دوستانم میخواهند بدانند چطور باید صدایم بزنند. | 私はいつも、ファーストネーム、ミドルネーム、ラストネームというように名前を記入する際に迷ってしまう。 |
21 | آنها هم گیج شدهاند. | それと同じことが外国に住んだ場合に、友人から自分のことをなんて呼んだらいいか尋ねられたときにも起こる。 |
22 | چون وقتی اسمم را صدا میزنند با اسمی که خانواده و جامعه قبلیام استفاده میکرده است فرق دارد. | というのも、友人が自分のことをファーストネームで呼ぶ場合、それは自分の家族からの呼ばれ方でも、以前のコミュニティーでの呼ばれ方でもないからである。 |
23 | اگر نام اولم را بگویند، برای من که تا به حال آن را نشنیدهام عجیب به نظر میرسد. | 友人が自分をファーストネームで呼んだら、それは今まで呼ばれたことがない名前で呼ばれることになるため、違和感を感じるに違いない。 |
24 | «با کاونگ» (Ba Kaung) درباره نام گذاری در میانمار که اعتقادات طالعشناسی را هم دربر دارد، وبلاگی نوشته است: | Kaungは、占星術の考え方に基づいたビルマの名前の付け方についてブログを書いている。 |
25 | چند سال بعد، پس از دیدن فرهنگهای متفاوت دنیا، متوجه شدن نام گذاری در برمه در نوع خود منحصر به فرد است. | 数年後、世界中の異なる文化的習慣に触れて、ビルマ人の名前の付け方がかなり独特であることに気付いた。 |
26 | این نام گذاری مخلوطی از انتخاب یک خصوصیت پرهیزکاری خاص برای نوزاد و محاسبات طالعشناسی روزی است که نوزاد طبق تقویم قمری برمه در آن به دنیا آمده است. | ビルマ人の名前は、特定の良い意味をもつ言葉と、その人が生まれた曜日をビルマの陰暦年に基づき占星学的に計算したものとの組み合わせから表わされる。 |
27 | او همچنین عناوینی را توضیح میدهد که در زبان میانماری به کار میرود و برای مردمش مهم هستند ولی گاهی خارجیان را گیج میکنند. | また彼は、「ウ・タント(U Thant)」の「U」(Ooと発音)といった、ビルマ人にとって重要であるが外国人が戸惑うことの多いビルマ語のルールについて述べている。 |
28 | مثلا U (اوو تلفظ شود) در U Thant. | さらに、名前一語のみの人々は、名前の初めにつく語を姓とする習慣に困っている。「 |
29 | به علاوه افرادی که اسمشان تنها یک کلمه است، نمیدانند چطور توضیح بدهند که نام خانوادگیشان در اصل نام اولشان است و عناوین U، Ma و یا Daw نامشان نیست. | U」や「Ma」、「Daw」など厳密には自分の名前ではないものが姓となってしまうからだ。 |
30 | هنگام خطاب کردن افراد، عناوین احترام اهمیت بسیار زیادی برای مردم میانمار دارند. | また、ビルマ人の名前を呼ぶ上で尊敬表現は大変重要である。 |
31 | مخاطب براساس سن، رابطه و جنسیتش عنوان احترامی قبل از اسمش دریافت میکند. | その人の年齢や関係性、性別により、名前の前に適切な敬称をつけて呼ぶことができる。 |
32 | خطاب کردن کسی با اسم کوچک نوعی گستاخی طلقی میشود. | 直接名前を呼ぶのは失礼とされる。 |
33 | عناوین زیر قبل از اسم کوچک جوانان قرار میگیرد Ko برای مذکر | 年下、あるいは対等な人を呼ぶ際は、名前の前に 「Ko」とつけて呼ぶ(男性の場合)。 |
34 | Ma برای مونث و همچنین یک عنوان رسمی | 「Ma」とつけて呼ぶ(女性の場合&フォーマルな呼び方)。 |
35 | Maung عنوان رسمی برای مذکر | 「Maung」とつけて呼ぶ(男性のフォーマルな呼び方)。 |
36 | عناوین زیر مقابل اسم افراد بزرگسال قرار میگیرد U یا Oo برای مذکر و همچنین عنوان رسمی | 目上の人を呼ぶ際は、名前の前に 「U」または「Oo」とつけて呼ぶ(男性のフォーマルな呼び方)。 |
37 | Daw برای مونث و عنوان رسمی | 「Daw」とつけて呼ぶ(女性のフォーマルな呼び方)。 |
38 | چون نام خانوادگی در میانمار وجود ندارد، خانمها پس از ازدواج نیاز به تغییر هیچ بخشی از اسمشان ندارند. | ビルマの国民には名字がないため、女性は結婚後も自分の名前の一部を変える必要はない、とDharanaは述べる。 |
39 | دارانا مینویسد: | 私の3つ目の課題は、同僚の名前を正しく発音する方法を知ることだった。 |
40 | پروژهی سومم یادگیری تلفظ صحیح نام همکارانم بود. | ビルマ人の名前は、その人が生まれた曜日によって決まり、名字がない。 |
41 | نامهای برمهای بستگی به روزی در هفته دارند که نوزاد در آن به دنیا آمده است. | つまり、女性は結婚後も名前をそっくりそのまま使えるということだ。 |
42 | نام خانوادگی هم وجود ندارند. | 同僚の女性たちは、これにかなりの自負があるようだ! |
43 | یعنی زنها پس از ازدواج همان اسم خود را دارند… چیزی که به نظر میرسد زنان همکارم خیلی به آن افتخار میکنند! | 一方で、ビルマの一部の民族には、インド人やキリスト教信者の子孫で名字をつける習慣がある。 |
44 | از طرف دیگر، بعضی خانوادهها که از نسل هندیها و مسیحیها هستند، نام خانوادگی انتخاب میکنند. | Lionslayerは、ビルマにも名字をもつ人々が少数いると述べる。 |
45 | لایناسلیر نوشته است که تعداد معدودی در میانمار نام خانوادگی دارند: | 中にはイギリスの名前の付け方のように、父親からとった名前を好む人々もいる。 |
46 | برخی مانند سیستم انگلستان دوست دارند از نام پدرشان استفاده کنند. | アウンサンスーチーはアウンサンの娘、ヘーマーネーウィンはネーウィンの娘だ。 |
47 | Aung San Suu Kyi یعنی دختر Aung San و Hayma Nay Win یعنی دختر Nay Win. | だが、このような名前にはめったにお目にかかれないだろう。 |
48 | با این حال این موارد نادر هستند. | ビルマ人は、誰かの名前をとるよりも、占星術に基づいて新生児に名前を付けることが多い。 |
49 | به جای استفاده از اسم فردی دیگر، مردم برمه ترجیح میدهند نوزادانشان را طبق طالعشناسی نام گذاری کنند. | ビルマの一部の民族には、名字をもつものもいる。 |
50 | بعضی اقوام در میانمار نام خانوادگی دارند. | また、イスラム教やキリスト教の信者は父親や祖父からとった名前をつける。 |
51 | بعضی مسلمانان و مسیحیان هم نام پدرها و پدربزرگهایشان را روی نوزادان میگذارند. | 人物の家系図をたどるのが困難なため、ビルマ政府が系図の登録を行うべきであると彼は結論づける。 |
52 | او در آخر اشاره میکند که دولت میانمار باید ثبت خانوادگی را آغار کند چون بدون آن پیدا کردن شجرهنامه یک خانواده بسیار سخت است: | 名字がないことによる否定的側面もある。 |
53 | نام خانوادگی نداشتن یک مشکل دارد. | 誰かの先祖を5世代以上さかのぼることは大変困難である。 |
54 | پیدا کردن ٥ جد قبل یک فرد بسیار سخت است. | ビルマに家族登録所があれば、それは大した問題にはならない。 |
55 | اگر میانمار مرکز ثبت احوال داشته باشد چندان سخت نیست. | 政府がそのような記録と問い合わせのサービスを行うのが望ましい。 |
56 | امیدوارم دولت چنین مرکزی را راه اندازی کند. | いずれにせよ、地球上で名字がないのは私達だけではない。 |
57 | راستی، فهمیدم ما تنها کشوری نیستم که در آن مردم نام خانوادگی ندارند. | アジアにも名字をもたない民族がいることを最近知ったばかりだ。 |
58 | تازه متوجه شدم چند قوم آسیایی دیگر هم هستند که از نام خانوادگی استفاده نمیکنند. | 校正 Sayuri Kakimoto |