# | fas | jpn |
---|
1 | مصاحبه صداهای جهانی با لورن رودریگز تصویرساز پورتوریکویی | 「描き続ける。 |
2 | چندین سال پیش وقتی کتاب شعر “El origen de los párpados” نوشته مارا پاستور را میخواندم، لورن رودریگز را کشف کردم. | いつか死を迎えるまで」バルセロナ在住イラストレーター、ロレイン・ロドリゲスさんに聞く8つの秘密 |
3 | سالها گذشت و من باز هم اسمش را این بار به عنوان تصویرساز جلد آلبوم “روز پس از روز” پابلو دیاز دیدم. | 私がロレイン・ロドリゲスを知ったのは、かつて、マラ・パストール の詩集「El origen de los párpados」(訳注:瞼の起源)を調べている頃だった。 |
4 | اما وقتی وبلاگش و پس از آن وبسایتش را کشف کردم ذهنم را کاملاً درگیر کرد. | それから何年も過ぎて、再び彼女の名前を見かけた。 |
5 | زندگینامه مصورش تحت عنوان “نام من لورن است” و بخش “درباره من” وبسایتش مبنای سوالات این مصاحبهاند که توسط ای-میل انجام شده، روشی که این روزها خیلی از کارها را از طریق آن انجام میدهیم. | ファン・パブロ・ディアスのシングルカバー曲 「 Día tras día 」(訳注:来る日も来る日も)のイラストレーターとしてだ。 |
6 | لورن 30 ساله اهل پورتوریکو است و در اسپانیا زندگی میکند. | そして彼女の、後にウェブサイトとなるブログを見つけた時、心に吹き抜ける衝撃が走った。 |
7 | اما بهترین گزینه برای انتخاب کسی است که بخواهیم نگاهی اجمالی به زندگیش داشته باشیم. صداهای جهانی: برای پرسیدن چنین سوال کلیشهای عذر میخواهم، اما مجبورم بپرسم: کی و کجا طراحی را آغاز کردی؟ | そこで、彼女がイラストを描いた自叙伝 「Mi nombre es Lorraine」(訳注:私の名前はロレイン)とウェブサイトの「about」のページをもとにし、近頃多く行われるEメールによるインタビューを行った。 |
8 | لورن رودریگز: هروقت کسی در این مورد از من میپرسد همیشه همین داستان را تعریف میکنم. | ロレイン・ロドリゲスは、プエルトリコ出身の30歳、そしてスペインのバルセロナに住んでいる。 とはいえ、彼女の人生を小さな瞬きのように垣間見たいなら、彼女の言葉が一番だ。 |
9 | وقتی هفت یا هشت ساله بودم، موقعی که در منزل خالهام و شوهرش بودم کاست “Appetite for Destruction” گروه گانزانروزز (Guns N' Roses) را بین وسایل بچههاشان پیدا کردم. | グローバル・ボイス(以下GV):お決まりの質問ですが、どうしても質問させていただきたいことです。 いつ、どんなきっかけで、描くことを始めたのでしょうか? |
10 | جلد آلبوم به شدت مرا تحت تأثیر قرار داد. | ロレイン・ロドリゲス(以下LR):このことを聞かれたときはいつも、同じ話をしているの。 |
11 | (صلیبی با پس زمینه سیاه و عکسهای تکتک اعضای گروه که سرهاشان بر روی نقاط مختلف صلیب قرار داده شده بود.) باید نسخه خودم را میکشیدم. | 7、8才の時、叔父と叔母の家で、いとこが持っていたガンズ・アンド・ローゼズの「アペタイト・フォー・ディストラクション」のカセットをみつけた。 |
12 | وقتی رسیدم خانه آن را روی در اتاق خوابم نصب کردم. | その表紙は、ものすごく印象に残ってる。( |
13 | پدر و مادرم شوکه شدند. | それは、黒地の背景に浮かび上がる十字架と、バンドメンバーの一人ひとりの顔の絵なんだけど、その顔はドクロなの。 |
14 | این اولین تجربه “تصویرسازی” من بود که به خاطر میآورم. | それが、十字架の先にそれぞれ配置してあった。) |
15 | همچنین طرحهای خودم از پروانهها، ابرها و گلها را به یاد میآورم. | 私は、自分自身のドクロの顔も描かなくちゃと思った。 |
16 | آنها را به اندازههایی بزرگتر از خانهها میکشیدم. | そして、家に戻って自分の部屋のドアに、そのドクロを描いた。 |
17 | صداهای جهانی: چه چیزهایی میکشی؟ | そしたら両親は、ほんとにひどく怒り悲しんだわ。 |
18 | چطور پروژههایت را انتخاب میکنی؟ | これが「イラストを描いた」っていう、覚えている限りでは初めての体験なの。 |
19 | لورن رودریگز: هر روز طراحی میکنم. | 蝶や雲、花を描いていたことも覚えているわ。 |
20 | معمولاً از چیزهایی که در لحظه به ذهنم میرسد، چیزهایی که دیگران میگویند، متنهایی که میخوانم، عکسها، ترانههایی که گوش میدهم، مسائل مرتبط با موضوعات مورد علاقهام. | 私はそれを、家よりもずっと大きく描いた。 LR:とにかく毎日描いているので、大抵は、その時々に思い浮かんだものね。 |
21 | ضمن اینکه به شرایط روحیم هم بستگی دارد. | 誰かから聞いた話や自分で読んだもの、目にした絵や聴いている曲、そして私が興味のある話題についてのもろもろのことね。 |
22 | صداهای جهانی: چرا بارسلونا؟ | 気分によっても変わるの。 |
23 | من همیشه با مردمی سر و کار داشتم که در حال ترکم بودند. | LR:私の周りはいつも、どこかへ行く人たちばかり。 |
24 | دوستانی که پورتوریکو را به قصد سرمایهگذاری در مکانهای دیگر ترک کردند. | リスクを冒しても、他の場所へ行くために、しばらくプエルトリコを離れる決心をした友人たちよ。 |
25 | چند نفر از دوستانم اینجا (بارسلونا) یا در شهرهای دیگر اسپانیا تحصیل کرده بودند. | 何人かの友人は、ここやスペインの他の都市で学んでいた。 |
26 | راجع به این موضوع زیاد فکر کردم و هر سوالی داشتم، از احمقانهترین تا پیچیدهترین سوالها را پرسیدم تا سرانجام تصمیم گرفتم به اینجا بیایم. | それで私はいろいろ考えた結果、世界中の全ての問い-- 最もばかばかしいことから最高に難解な問題まで--を自分に投げかけて、結局はここで暮らすことに決めた。 |
27 | از هر لحاظ تجربه فوقالعادهای است. | バルセロナでの生活は、あらゆる面で信じられないくらいすばらしい経験ね。 |
28 | شهر، دوستان جدیدم و تجربههای تازه. | 新しい街に新しい友人、新しい体験。 |
29 | تجربیات من به دو دوره “قبل از بارسلونا” و “بعد از بارسلونا” تقسیم میشود. باید ببینیم بعدش چه اتفاقی میافتد. | 私は「バルセロナ以前」と「バルセロナ真っただ中」を経験しているの。 |
30 | صداهای جهانی: و پورتوریکو؟ | 次はいったい何があるかしらね。 |
31 | تأثیرات مثبت و منفی اینکه اهل این جزیره هستی چه بود؟ | LR:誰にでもあることだけど、物理的な距離が、ある事への感謝の気持ちをより大きくしてくれる。 |
32 | لورن رودریگز: همانطور که برای خیلیها اتفاق میافتد دوری باعث میشود قدر خیلی چیزها را بیشتر بدانی. | かつては悩まされたように思えることでも、そこから離れれば、それは最も大切なものだったんだって、その時に分かるの。 |
33 | چیزی که ممکن است به نظر بیاهمیت باشد وقتی از آن فاصله میگیری احساس میکنی تبدیل به مهمترین چیزی شده که داشتهای. | 私が生まれ育ったところ、ありのままの私、そしてそれが、イラストレーターとしての仕事にどう影響を与えるかといったことに、私は誇りを持っている。 |
34 | من به جایی که از آن آمدهام و کسی که هستم و تأثیرات آنها بر روی کارم به عنوان یک تصویرساز افتخار میکنم. | LR:プエルトリコ大学リオ・ピエドラスキャンパスの学生だったとき、たくさんの人との出会いがあった。 |
35 | صداهای جهانی: سال 2003: “بهترین دوستانم را ملاقات کردم.” | その島の他の町から来た人達ね。 |
36 | در مورد دوستانت برایم بگو. | たくさんの人が、同じことに興味を持っていた。 |
37 | لورن رودریگز: وقتی در دانشگاه Recinto de Rio Piedras در پورتوریکو درس میخواندم افراد زیادی را ملاقات میکردم. | 私が言えるのは、彼らの多くが親友だってことなの。 |
38 | افرادی از سایر شهرهای جزیره. | 多くの人たちは、映像を学んでた。 |
39 | میتوانم بگویم خیلی از آنها بهترین و نزدیکترین دوستانم هستند. | そして多くの人たちが、比較文学を学んでいたの。 |
40 | خیلی از آنها فیلمسازی میخواندند. خیلیها هم ادبیات تطبیقی. | 私はその数年の間、それらについて、そして彼らと共に、たくさんのことを学んだ。 |
41 | در گذر سالها از آنها و به همراه آنها چیزهای زیادی آموختم. به عنوان مثال Claudia Calderon, Yasiri Castro, Charlie Rivera, Chemi Gonzalez, Ariel Hernandez Domenech, Marina Reyes Franco, Rojo Robles, Mara Pastor, Ruben Gonzalez, Raymond Forbes, and Maria Ines Lefebre همه حرفهای و موفق. | クラウディア・カルデロン、ジャシリ・カストロ、チャーリー・リベラ、チェミ・ゴンサレス、アリエル・ヘルナンデス・ドメネク、マリナ・レイエス・フランコ、ロホ・ロブレス、マラ・パストール、ルベン・ゴンサレス、レイモンド・フォルべス、マリア・イネス・レフェブレ、何人かを挙げただけだけど、皆がその道の専門家で、皆が成功を収めている。 |
42 | خوشحالم که توانستیم این رابطه را همچنان حفظ کنیم. دوست داری به کجا سفر کنی؟ | 私は本当にとっても幸せね、その数年のあいだに、これほどまでに友情を築けたってことがね。 |
43 | لورن رودریگز: وقتی این موقعیت را به دست میآوری که از پورتوریکو خارج شوی دنیایی از موقعیتها به تو روی میآورد. | LR:一度、プエルトリコを離れる機会があったから、世界中に可能性は広がってる。 |
44 | دوست دارم بتوانم تمام دنیا را ببینم. | 地球のあらゆる場所を訪れることができたら、どんなに素敵かしら。 |
45 | اما به چند دلیل باید بگویم که دوست دارم چند وقتی را در خاورمیانه بگذرانم. | でも現実的には、いろんな理由があるけれど、いつか中東で過ごしてみたいと思っている。 |
46 | ادبیات، موسیقی و فرهنگ کشورهای مختلف آن منطقه همیشه توجه مرا جلب کرده است. | 中東の多くの国には、特有の文学や音楽に芸術、文化があって、そういうものに私はいつも興味があった。 |
47 | من خودم زمان زیادی را صرف مطالعه روی این چیزها کردهام و زنگ تفریحی در میان نبوده. | そしてたくさんの時間を使って、中東に関するものをひとつひとつ、独学で、息もつかずに勉強してきた。 |
48 | علاقه بسیار شدیدی و زیبایی است. | それは本当に美しくて、激しい執着と言ってもいいくらい夢中になるものなの。 |
49 | اگر بازگشت دوبارهای وجود داشته باشد دوست دارم آنجا به دنیا بیایم و زندگی کنم. | もし、前世が本当に存在するなら、私は確実に、中東のどこかで生まれ育ったんでしょうね。 |
50 | و چرا باب دیلن؟ لورن رودریگز: باب دیلن فوقالعاده هست. | GV:それから、どうして、ボブ・ディランなんですか? |
51 | اغلب آهنگهایش قوی و زیبا هستند. | LR:ボブ・ディランってほんとにすごい。 |
52 | اولین باری که روی آهنگ “Ballad of Hollis Brown” تمرکز کردم فکر کردم برای تصویرسازی مورد بسیار مناسبی است. | ボブ・ディランの曲は、情熱的で素晴らしいものが多いわ。 |
53 | بودن اینجا در دانشگاه به من این فرصت را داد تا روی تصویرسازی داستانی کار کنم. | 初めて「ホリス・ブラウンのバラッド」を手を止めて聞いたとき、この曲は、イラストを描くのにぴったりだと思った。 |
54 | انتخاب بخشهایی از ترانه برای تصویرسازی برایم بسیار مشکل بود چون کارم یک کمیک طولانی نبود. | この時は大学生だったけど、ストーリーのあるイラストという、第2段階となる仕事をする機会に恵まれたの。 |
55 | بیشتر شبیه یک تمرین بود. | 長い漫画ではないから、イラストをどの詩につけるのかを選ぶのが難しかった。 |
56 | پس مجبور بودم تصمیم بگیرم میخواهم چه عواطف و کلماتی را تنها در چهار صفحه مورد تأکید قرار دهم. | それはむしろ訓練のようなもので、たった4ページに、私が強調したいのはどんな感情で何のストーリーなのかを決めないといけなかった。 |
57 | وقتی هدفم را شفاف کردم کل کار را فقط طی دو روز کشیدم. | 一度そこがはっきりしたら、2日でなんとかすべてを描いたの。 |
58 | یک روز رنگ و طرح اولیه و روز بعد اجرا. | つまり、色を塗るのに1日かかり、もう1日で表現をしていったわ。 |
59 | صداهای جهانی: دانستن اینکه تا آخر عمرت میخواهی چه کاری انجام دهی چه حسی دارد؟ | LR:好きなこと、満足できるもの、どうすべきか分かるもの、どんなことよりも夢中になれるものをいちどでも見つけたら、後には引き返せない。 |
60 | لورن رودریگز: فکر میکنم وقتی چیزی را که دوست داری کشف میکنی، چیزی که به تو احساس رضایت میدهد، میدانی چگونه انجامش دهی، چیزی که بیش از هر کار دیگری به آن مشتاق هستی، دیگر بازگشتی وجود ندارد. | 見つけたものには、責任を持つべきでしょう? つまり、いちど見つけたものに機会を与えてあげなくては。 |
61 | باید نسبت به آن مسوولیتپذیر باشی. | イラストが本当に自分の好きなことだと分かったけれど、じゃあ、どうして生活のためにイラストを描かないのでしょうね? |
62 | باید به ان فرصت بدهی. | 私は人々の子供時代のどこか片隅にでも、私が存在していて欲しい。 |
63 | من کشف کردم تصویرسازی دقیقا همان چیزی است که دوست دارم. | だから、子どもたちのためにイラストで物語を描き続けたいの。 |
64 | پس چرا برای تمام عمرم انجامش ندهم؟ | 人々の音楽や映画の企画にも関わっていたい。 |
65 | میخواهم بخشی از کودکی دیگران باشم و به همین خاطر میخواهم تصویرسازی داستانی برای کودکان را ادامه دهم. | 友達の個人的な企画、映画作品、詩とかちょっと変わった小説の手伝いをしたい。 |
66 | دوست دارم بخشی از پروژههای موسیقی و فیلم دیگران باشم. | 私は、私ができる全てのやり方で、世の中に貢献していくわ。 |
67 | میخواهم بخشی از پروژههای شخصی، نمایشنامهها، اشعار و فانتزیهای عجیب و غریب دوستانم باشم. | 校正:Naoko Mori |