# | fas | spa |
---|
1 | گفتوگو درباره ارتباطات نه سیاست | Diálogo sobre comunicación –no sobre cambio político– en Irán |
2 | یک ایستگاه شارژ تلفن همراه در ایران. | Estación de carga de teléfonos móviles en Irán. |
3 | عکس از فلیکر بن پیون جیلیان یورک، مهسا علیمردانی و فرد پطروسیان | Foto de Ben Piven en Flickr (CC BY-ND-SA 2.0) |
4 | ۱۵۰ نفر از فعالان سايبری، کارشناسان مسايل اينترنت، کارآفرينان و سياستگذاران، روزهای پنجم و ششم مارس در والنسیای اسپانیا به تبادل نظر و گفتوگو در مورد وضعیت اینترنت در ایران پرداختند. | Jillian York, Mahsa Alimardani y Fred Petrossian han contribuido a este artículo. Prácticamente toda la cobertura occidental sobre Irán parece centrarse en el cambio de régimen y política, incluso cuando se trata de temas como el acceso a la información. |
5 | نشست «گفتوگوی سایبری ایران» (Iran Cyber Dialogue) به ابتکار گروه «اصل ۱۹» که مقرش در تورنتو کانادا واقع است و از سازمانهای پيشگام در راه مبارزه با فيلترينگ محسوب میشود، برگزار شد ------------------------------ در این گردهمآیی برای فعالان و پژوهشگران آزادی اینترنتی در ایران نیز مسئله رهبری حکومت مهمترین دغدغه نیست. | Pero no es el jefe de estado de Irán la primera preocupación de los investigadores y activistas por la libertad de Internet, más bien queremos hablar de cómo los iraníes pueden conseguir un fácil acceso a las tecnologías de la información y la comunicación que los conecten entre sí y con el resto del mundo. |
6 | مسئله اصلی برای آنها این است که در دنیای فراملیتی امروز مردم ایران در زندگی روزانه خود آیا میتوانند و چگونه میتوانند به فناوری اطلاعاتی و ارتباطی، دسترسی آزاد داشته باشند. | El gobierno iraní ha desarrollado un régimen político en Internet que refleja las complejidades y contradicciones que existen en las instituciones de la República Islámica, lo que merece mucha atención no solo por el cambio y las estructuras del poder político, sino también por el contexto económico, social y cultural. |
7 | در نشست والنسیا افرادی از طیفها و از عرصههای تخصصی گوناگون شرکت داشتند. | Estudiosos e investigadores técnicos comprometidos con este sistema se reunieron a principios de marzo en el congreso Iran Cyber Dialogue celebrado en Valencia (España). |
8 | مقامهای دولتی مثل الن ایر سخنگوی فارسیزبان وزرات خارجه آمریکا، نمایندگان شرکتهای بزرگ فناوری جدید مانند اسکات کارپنتر از «گوگل آیدیا»، نمایندگان نهادهای مدنی مثل امیر رشیدی از کمپین بینالمللی برای حقوق بشر در ایران و کارشناسان فنی مانند دن مردیث از بنیاد اوپن تکنولوژی از جمله شرکتکنندگان در این نشست بودند. | Entre los participantes había miembros de gobiernos, como el portavoz del Departamento de Estado de EE.UU. para Persia, Alan Eyre; representantes empresariales como Scott Carpenter de Google Idea, miembros de la sociedad civil, como Amir Rashidi, de la Campaña Internacional por los Derechos Humanos en Irán y expertos técnicos como Dan Meredith de la Open Technology Fund. |
9 | کالین اندرسون، پژوهشگر اینترنت و از سخنرانان جلسه، بحثهای این نشست را در سه محور کلی خلاصه میکند: رشد اقتصادی، امنیت ملی و رانتخواری. | Collin Anderson, investigador de Internet, enmarcó el debate en tres puntos esenciales: desarrollo económico, seguridad nacional y captura de la normativa [la posibilidad de que un grupo condicione a su favor la reglamentación]. |
10 | سخنرانی او با عنوان «فناوری به مثابه عاملی فراگشا (کاتالیزور)» مباحث نشست را یک گام از چارچوبهای مرسوم حقوق بشری فراتر برد. | Su aporte en un debate titulado «La tecnología como catalizador» ayudó de forma efectiva a llevar el diálogo más allá del marco típico de los derechos humanos. |
11 | او در سخنرانی خود گفت: «ابتدا باید به مسایل و نگرانیهایی توجه کرد که کوتهنظری است و سپس مسایل را در بعدی وسیعتر تفسیر کنیم. » | Dijo «Deben preocuparse por las cosas más nimias, pero traducirlas en un mayor acceso». |
12 | آقای اندرسون برای نمونه به طرح حکومت ایران برای ایجاد اساسال، پروتکل امنیتی لایه انتقال ملی، اشاره کرد. | Puso como ejemplo la intención del gobierno de crear una autoridad de certificación SSL local. |
13 | شرکتهای ایرانی و همچنین بعضی از نهادهای دولتی برای امنیت سایتهایشان به شرکتهای خارجی صادرکننده این مجوزها وابسته هستند. | En este momento, las empresas iraníes y ciertas entidades gubernamentales dependen de autoridades de certificación extranjeras para garantizar la seguridad de sus webs. |
14 | کالین اندرسون تأکید کرد از آنجایی که اتکا به شرکتهای خارجی برای امنیت سایبری یک کشور بسیار مهم و یک موضوع امنیت ملی است، تلاش ایران برای اجرای این طرح مشروع است. | Anderson argumentó que este empeño del estado era legítimo, ya que la dependencia de los certificados extranjeros crea una sensación de inseguridad nacional. |
15 | گلناز اسفندیاری، روزنامهنگار در رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی، و سردبیر وبلاگ پرطرفدار «نامههای ایرانی» یکی دیگر از شرکتکنندگان این نشست، در سخنرانی خود تشریح کرد که سیاستهای اینترنتی در ایران بین سیاستهای حسن روحانی رئیس جمهور میانهرو و جناحهای تندروی حکومت که خارج از کنترل ریاستجمهوری هستند، مانند قوه قضائیه، در نوسان است. | Golnaz Esfandiari, periodista y editora de Persian Letters, el popular blog de información sobre Irán, explicó el contexto político de la estrategia sobre Internet y describió la polaridad que existe en esta estrategia entre la administración de Rouhani y las instituciones fuera del control del presidente, como el poder judicial. |
16 | جیلیان یورک، از فعالان صداهای جهانی (Global Voices) مدیر بخش آزادی بیان در «بنیاد مرزهای الکترونیکی» (Electronic Frontier Foundation) چشمانداز وسیعتری از مسئله اینترنت در منطقه خاورمیانه به نشست ارائه داد. | Jillian York, miembro de Global Voices y directora internacional para la libertad de expresión en la Electronic Frontier Foundation, dio una perspectiva más amplia desde Oriente Medio. |
17 | خانم یورک گفت کشورهای دیگر منطقه نیز برای آزادی در فضای آنلاین با محدودیتها و مشکلات مشابه ایران دست و پنجه نرم میکنند. | York señaló que otros países de la región tienen problemas similares con la libertad en la Red que los que experimenta Irán. |
18 | او به عنوان نمونه به محدودیت دسترسی به فناوری «تریجی» در مناطق فلسطینی اشاره کرد که توسط اسرائیل اعمال میشود. | Por ejemplo, Israel restringe el acceso de Palestina a las redes 3G, lo que puede tener un efecto en el crecimiento económico. |
19 | او گفت این مسئله بر رشد اقتصادی مناطق فلسطینی تأثیر منفی میگذارد؛ و یا در مورد سوریه و سودان نیز مانند ایران، تحریمهای اقتصادی واردات و استفاده از برخی فناوریهای جدید را در آن کشورها محدود کردهاست. | Además, al igual que Irán, Siria y Sudán sufren sanciones que limitan la importación y el uso de ciertas tecnologías en estos países. Otros debates se centraron en las contradicciones de las empresas de Internet. |
20 | یکی از بحثهای دیگر این نشست پیرامون تناقض در عملکرد شرکتهای فناوری اینترنتی بود که مدعی انتشار آزادانه افکار، اطلاعات و عقاید هستند ولی در مورد کاربران ایرانی روشهای سختگیرانهای اعمال میکنند. | Los panelistas mencionaron compañías que públicamente defienden el libre flujo de información y la libertad de expresión, pero mantienen políticas antagónicas respecto a los usuarios iraníes. |
21 | مانی مستوفی، مدیر سازمان حقوق بشری «ایمپکت ایران» (Impact Iran) که ائتلافی از چند گروه و نهاد حقوق بشری است، یادآوری کرد در حالی که شبکه اجتماعی توئیتر پیوستن به این سایت را تشویق میکند اما به کاربران ایرانی اجازه نمیدهد از سیستم تشخیص هویت دومرحلهای کاربران بهرهمند شوند. | |
22 | احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر ایران در سخنانی به شرکتکنندگان نشست گفت: «شریان حیاتی فعالیتهای من فناوری اطلاعاتی و ارتباطی است. » | En la mesa redonda «Avanzar: Desarrollo de respuestas efectivas», el director de Impact Iran, Mani Mostofi, dijo que Twitter no permite verificaciones en dos pasos a sus usuarios en Irán. |
23 | گزارشگر ویژه سازمان ملل تاکنون اجازه سفر به ایران را پیدا نکرده و تنها راه برقراری ارتباط او با ایرانیان استفاده از روشهای آنلاین از جمله اسکایپ است. | Twitter ha sido muy claro a la hora de exigir que los iraníes puedan acceder a esta plataforma desde el interior del país. |
24 | ماریچه اسخاکه نماینده هلندی پارلمان اروپا که اخیراً از ایران دیدار کرده، در سخنانی گفت اولین توصیهای که پس از ورود به تهران به او شد فراگیری روش استفاده از شبکه مجازی خصوصی (ویپیان) بود. | Twitter dice que todo el mundo debería tuitear en Irán, pero no permite la verificación en dos pasos, así que no es seguro: esto es una contradicción. |
25 | او افزود ایرانیها از اینترنت به عنوان ابزاری متداول در زندگی روزانهشان بهره میبرند و مشارکت آنها در انتشار ویدیوهای ترانه «هپی» فارل ویلیام نشاندهنده تمایل ایرانیها برای پیوستن به فرهنگ جهانی است. | Ahmed Shaheed, Informador Especial de Naciones Unidas sobre las condiciones de los derechos humanos en Irán, dijo a la audiencia: «Mi savia son las TIC». |
26 | این نماینده پارلمان اروپا گفت: «مرتبط کردن ایرانیان به بقیه دنیا یک مسئله حیاتی مانند نیاز به اکسیژن است. برای این کار باید دانش و فناوری لازم را بکار گرفته و منتقل کنیم. | Al informador se le ha denegado el acceso a Irán, y conecta con los iraníes a través de plataformas como Skype. |
27 | در ضمن باید به خاطر داشته باشیم که این دانش در عین حال ممکن است در خدمت سرکوب بیشتر به کار گرفته شود. » | Marietje Schaake, europarlamentaria holandesa, explicó que el primer consejo que recibió a su llegada a Teherán fue que aprendiera a conectarse a un VPN. |
28 | اشاره او به تولید ابزارهای اینترنتی مناسب برای کاربران ایرانی بود که در صورت کشف آن توسط حکومت کاربران و سارندگان آنها بازداشت میشوند. بهطور خلاصه مضمون اصلی این نشست گفتوگو فراهم کردن راههای امن دسترسی به شبکه جهانی برای ایرانیان با هدف تسهیل ارتباط آنها با جهان فراملیتی بود. | El uso de Facebook por parte de los iraníes como herramienta diaria y su participación en cosas como parodias del video «Happy» de Pharrel Williams indica que muchos iraníes tienen un fuerte sentimiento de pertenecer a la cultura de los medios globales. |
29 | در نهایت، شرکتکنندگان بر این نکته اتفاق نظر داشتند که اینترنت باز و بدون محدودیت در ایران در زمینههای مختلف رشد اجتماعی و تحول در این کشور تأثیر دارد. | Schaake señaló: Debemos introducir más conocimientos sobre tecnología como oxígeno vital para que el pueblo iraní se conecte con el resto del mundo, al tiempo que somos conscientes de nuestro papel en una tecnología que puede usarse para la represión. |