# | fas | spa |
---|
1 | موج جدید طراحان لباس زنان در ایران | La nueva generación de diseñadoras de moda iraníes |
2 | برند “ردا”، طراحیشده توسط مریم وحیدزاده طراح ایرانی. | Marca Radaa diseñada por la diseñadora de moda iraní Maryam Vahidzadeh. |
3 | سالها پیش، زنان ایرانی بهخصوص نسل جوانتر، مشتاقانه در پی برندهای جدید به معنی برندهای خارجی و ترجیحا از انواع غربی آن بودند. | Colección Primavera 2013 Hace años, las mujeres iraníes (especialmente las generaciones más jóvenes) buscaban ávidamente las “marcas” adecuadas- es decir, marcas extranjeras, preferentemente occidentales. |
4 | برندهای غربی راحت و مد روز و به همین دلیل گرانتر بودند. | Estas marcas eran más actuales, más modernas y eran por lo tanto más caras. |
5 | در آن زمان مارکهای داخلی بسیار کم بودند و آنهایی هم که وجود داشتند چندان با سلیقه و استانداردهای نسل جوان سازگار نبودند. | Había pocas marcas locales, y las que había no tenían estilo según el barómetro de las nuevas generaciones. Pero hace pocos años, las cosas empezaron a cambiar. |
6 | اما همین چند سال پیش، اوضاع شروع به تغییر کرد. | Emergieron diseñadoras locales con ideas propias y originales. |
7 | طراحان داخل کشور با ایدههای منحصر به فردشان ظهور کردند. | Comenzaron a aparecer coloridos diseños autóctonos y a suscitar interés. |
8 | طرحهای رنگارنگ محلی برای زنان شروع به ظهور و جلب توجه کرد. | Hoy en día, hay en Irán decenas de marcas locales, registradas o sin registrar. |
9 | اما این روزها، دهها برند داخلی ثبتشده یا نشده در ایران وجود دارد. | Como otros en la industria global de la moda, los nuevos diseños salen al mercado cada temporada. |
10 | همانند صنعت مد در سایر مناطق دنیا، اینجا هم طرحهای جدید در هر فصل وارد بازار میشوند. مثل سایر طراحان مد، طراحان ایرانی هم مدلهای خاص خود را دارند. | Como otros diseñadores de moda, las iraníes tienen sus propias modelos, pero, a diferencia de otros en el negocio, no se anuncian tanto en la calle. |
11 | اما بر خلاف سایرین تبلیغات آنها چندان در سطح شهر نمودی ندارد و عکسهای حرفهایشان در عوض در رسانههای اجتماعی خانه دارد. | En lugar de ello, sus fotos profesionales se han hecho un hueco en las redes sociales. |
12 | “پوش”، برند ایرانی ثبتشده برای خانمها | Poosh, una marca registrada iraní para mujeres |
13 | پوش (که با نام پوش ما نیز شناخته میشود) مجموعهای از محصولات از لباس گرفته تا زیورآلات و از کیفهای دستساز تا کفش را طراحی میکند. | Poosh (también conocida como Pooshema) [en, fa] diseña toda una gama de productos, desde ropa hasta accesorios, bolsos hechos a mano o zapatos. |
14 | فرناز عبدلی طراح اصلی این برند است که گروهی از طراحان لباس را در طراحی برند پوش رهبری میکند. | Farnaz Abdoli es la diseñadora principal de la marca, y dirige el grupo de diseñadoras de moda que hacen posible Poosh. |
15 | عبدلی میگوید: “من به عنوان یک دختر جوان امکان یافتن لباس روز خود را نداشتم. | “Cuando era más joven no encontraba la ropa que deseaba. |
16 | همیشه فکر میکردم چرا وقتی صحبت از لباس پوشیدن روزمره میشود باید مجبور به تبعیت از یک فرم ویژه ثابت باشم. | Siempre pensaba ¿por qué me veo obligada a seguir un formato específico en lo que respecta a la ropa? |
17 | چرا نباید چیزی بپوشم که هم دوست داشته باشم و هم با قوانین اسلامی در مورد پوشش تعارضی نداشته باشد؟” | ¿Por qué no puedo ponerme algo que me guste y que no contravenga el código de vestir islámico?” comenta Abdoli. |
18 | عبدلی که دارای مدرک طراحی گرافیک است با چنین افکاری تصمیم گرفت فرم مخصوص به خودش را ایجاد کند. | Con esta idea en mente, Abdoli, graduada en diseño gráfico, decidió crear su propio estilo. |
19 | او در چندین کارگاه آموزشی طراحی مد در تهران، استانبول و دوبی شرکت کرد، چند نمایشگاه لباس برپا کرد و سه سال پیش بود که برند پوش را بنیان گذاشت. | |
20 | او میگوید: “در ابتدای هر فصل سال بهترینهای مد دنیا را تحت نظر میگیرم و تلاش میکنم به موازات آنها بهروز باشم. | Participó en varios talleres de diseño de moda en Teherán, Estambul y Dubai, organizó exposiciones de moda y hace tres años lanzó la marca Poosh. |
21 | من با طراحان ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند در ارتباط هستم، ایدههایم را با آنها در میان میگذارم و گاهی از آنها پیشنهاد هم میگیرم.” | “Antes de cada temporada estudio las tendencias mundiales en moda e intento ajustarme a ellas… Estoy en contacto con diseñadoras iraníes que viven en el extranjero, comento mis ideas con ellas y en ocasiones me aconsejan”, comenta. |
22 | پوش یک برند رسمی ثبتشده در ایران است و این بدان معنی است که تمامی مجوزهای لازم را از اتحادیه لباس، اداره اماکن و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد. | Poosh es una marca registrada oficialmente en Irán, lo cual quiere decir que posee todos los permisos necesarios de la Unión para la Vestimenta, la Administración de Lugares Públicos y el Ministerio de Cultura y Orientación Islámica. |
23 | عبدلی توضیح میدهد که گرفتن همه این مجوزها یک روند زمانبر و پرخرج بوده و به عقیده او این میتواند دلیلی باشد که برندهای زنانه رسمی چندانی در ایران وجود ندارد. | Abdoli explica que conseguir todos los permisos fue un proceso largo y caro, razón por la que, según ella, no existen muchas marcas oficiales de ropa de mujer. |
24 | او میگوید: “اینجا محیط حساسیتبرانگیزی است. | “Es un tema delicado”, dice. |
25 | شما برای عدم عبور از خطوط قرمز تحت فشار شدیدی قرار دارید. | “Te encuentras bajo mucha presión para no cruzar la línea roja. |
26 | بنابراین اغلب مردم تمایلی به ریسک نمودن و سرمایهگذاری روی آن ندارند. | Por eso mucha gente no quiere asumir el riesgo de invertir en este negocio. |
27 | به این دلیل است که اکنون تعداد زیادی طراح داریم که به صورت زیرزمینی کار میکنند و فقط از طریق شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و اینستاگرام تبلیغ میکنند.” | |
28 | پوش، تمامی مراحل اداری را پشت سر گذاشته است و هماکنون برندی رسمی است که فروشگاه مخصوص خودش را در غرب تهران دارا هست. | De ahí que muchas diseñadoras trabajen de forma clandestina y se anuncien solo en redes sociales como Facebook o Instagram”. Poosh ha superado todo el proceso administrativo. |
29 | اما همچنان از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده میکند و تعداد دنبالکنندگانش در فیسبوک بالغ بر ٨٥ هزار نفر است. Post by | پــــــو ش | P O O S H | . | Es una marca oficial con una tienda oficial en el oeste de Teherán, pero sigue utilizando las redes sociales como herramienta para la publicidad y tiene más de 85 000 seguidores en Facebook [fa]. |
30 | او میگوید: “اغلب دنبالکنندگان فیسبوک ما در خارج از کشور زندگی میکنند. | “La mayoría de nuestras seguidoras de Facebook viven en el extranjero”, comenta. |
31 | ما سفارشات زیادی از کشورهای دیگر به خصوص ایالات متحده و کانادا داریم و حتی بسیاری از آنها ایرانی نیستند. | “Tenemos muchos pedidos de otros países, especialmente de Estados Unidos y Canadá, y muchos de ellos no son ni siquiera de iraníes. |
32 | آنها با ما از طریق مطالب منتشر شده در رسانههای انگلیسی زبان آشنا میشوند.” | Nos han conocido a través de obras producidas y publicadas por medios en inglés”. |
33 | “اما ارسال سفارشات به خارج کار سادهای نیست. | Pero enviar los pedidos no es tarea fácil. |
34 | به علت تحریمها پذیرش ارز خارجی از طریق سیستم بانکی ممکن نیست. | “Debido a las sanciones, no es posible aceptar moneda extranjera a través de los bancos. |
35 | بنابراین افرادی که در ایران به واسطهای دسترسی دارند شانس خرید محصولات را خواهند داشت.” | Así que solamente los que tienen intermediarios en Irán tienen la oportunidad de comprar nuestros productos”, dice. |
36 | پوش، مدلهای خود را از میان درخواستهای دریافتی انتخاب میکند. | Poosh elige a sus modelos de entre las solicitudes que recibe. |
37 | این برند دارای یک تیم تخصصی عکاسی مد هست که میداند چگونه از خطوط عبور نکند. اگرچه عبدلی خاطرنشان کرد که هیچ دستورالعمل ویژهای برای عکاسی مد زنان در ایران وجود ندارد. | Cuenta con un equipo profesional de fotógrafos de moda que sabe cómo no cruzar la línea, aunque Abdoli recalca que no hay directrices específicas en lo que se refiere a la fotografía de moda femenina en Irán. |
38 | “نیازی نیست برای تکتک عکسها اقدام به دریافت مجوز کنیم اما به هر حال تحت کنترل هستیم. | “No tenemos que presentar cada una de nuestras fotos para obtener un permiso, pero estamos bajo supervisión de todas formas. |
39 | گاهی ممکن است اخطارهایی دریافت کنیم اما تا امروز مشکلی در رابطه با عکسها نداشتهایم.” | A veces nos llega una advertencia, pero hasta hoy no hemos tenido problemas con nuestras fotos”. |
40 | انار دیزاین، ترکیبی از طراحی سنتی و مدرن | Anar Design, una mezcla de diseño moderno y tradicional |
41 | انوشه آصفی میگوید اگرچه او برندش را که ” انار” نام دارد ثبت رسمی نکرده اما سالن خودش را دارد و هر فصل شوی شال و مانتو برگزار میکند. آصفی که متولد سال ١٩٨٣ است لیسانس طراحی پارچه و لباس و فوق لیسانس تصویرسازی دارد. | Anousheh Assefi cuenta que aunque no ha registrado su marca “Anar” (que es como se llama la fruta “granada” en Farsi), tiene su propia galería y expone, cada temporada, chales y manteaus, (un tipo de sobretodo que puede ser largo o corto, y que se ha convertido en una prenda esencial en la vestimenta de moda para las iraníes). |
42 | او انار دیزاین را با همراهی دوستش در سال ٢٠٠٦ تأسیس کرده و پس از اینکه دوستش ایران را ترک کرد به تنهایی فعالیت میکند. | Nacida en 1983, Assefi es titulada en diseño textil y posee un máster en ilustración. Lanzó Anar Design junto con su amiga en 2006, y cuando su amiga se marchó de Irán siguió trabajando sola. |
43 | به اعتقاد آصفی که در چندین موسسه ایرانی طراحی مد نیز تدریس میکند، تغییر ذائقه گروهی از ایرانیان از برندهای خارجی به سمت برندهای داخلی که در چند سال گذشته روی داده به این علت است که تنوع پارچههای در دسترس نسبت به قبل بیشتر شده است. | Assefi, profesora de diseño de moda en varios organismos iraníes, piensa que el cambio de preferencias de las iraníes de las marcas extranjeras a las nacionales en los últimos años se debe a la mayor variedad de tejidos que existe hoy en día. |
44 | او توضیح میدهد: “مردم کمکم به رنگها عادت کردند و برای اینکه متفاوت به نظر برسند شروع به پوشیدن مانتوهای رنگی کردند.” | “Poco a poco la gente se habituó a los colores y comenzó a vestir manteaus coloridos para verse diferente”, explica. |
45 | او اضافه میکند: “علاوه بر این، مانتویی که ما در ایران میپوشیم به نوعی ابداع خود ایرانیها است و به همین دلیل قابل وارد کردن نیست. لباسهای وارداتی شبیه مانتو، ظرافت و کیفیت انواع داخلی را ندارند.” | “Además, el tipo de manteau que llevamos en Irán es, de alguna manera, un invento iraní, y por lo tanto no se puede importar…Los manteaus importados quizás no tengan la misma calidad o no sean tan finos”, añade. |
46 | انار دیزاین، در شبکههای اجتماعی تبلیغ میکند. | Anar Design se anuncia en las redes sociales. |
47 | این برند بیش از ٣٨٠٠٠ دنبالکننده فیسبوکی دارد که در این صفحه از طرحهای جدید و شوهای آینده مطلع میشوند. | La marca tiene más de 3800 seguidores en Facebook [fa] que reciben noticias sobre los nuevos diseños y eventos próximos. |
48 | انار دیزاین ترکیبی از رنگ و طراحی غربی و شرقی است. | Anar Design es una mezcla de colores, de diseño occidental y oriental. |
49 | او توضیح میدهد: “به خاطر شغلم از طرحهای محبوب در دنیا مطلعم. | “Debido a mi trabajo estoy al día de las tendencias de moda en el mundo”, explica. |
50 | علاوه بر این من به ترکیب طراحی سنتی و مدرن با یکدیگر و به عنوان نمونه درست کردن طرح چهلتکه با استفاده از پارچههای ابریشمی جدید علاقهمندم.” | “Además, me interesa la mezcla de diseño tradicional y moderno, como por ejemplo crear patchwork usando sedas actuales”. |
51 | مدلهای آصفی دوستانش هستند. | Las modelos de Assefi son sus amigas. |
52 | “آنها باید خوشتیپ و جذاب باشند. | “Tienen que tener buen tipo y ser atractivas. |
53 | علاوه بر این باید با انتشار آنلاین عکسهاشان مشکلی نداشته باشند. | Además, deben sentirse cómodas cuando les hacen las fotos y se distribuyen en Internet. |
54 | من معمولا خودم عکسها را ادیت میکنم اما گاهی از دوستانم کمک میگیرم.” | Normalmente edito las fotos yo misma, pero a veces me ayudan mis amigos”. |
55 | اگرچه در بعضی عکسها، مدلها روسری به سر ندارند اما او میگوید تا کنون کسی برای پیروی از قوانین اسلامی لباس به آنها تذکری نداده است. | Aunque en algunas fotos las modelos no llevan velo, dice que nunca nadie les ha advertido de que deban seguir el código de vestimenta islámico. |
56 | ردا، تنپوشی راحت | Radaa, fácil de llevar |
57 | مریم وحیدزاده ٢٤ ساله است و در شهر جنوبی شیراز زندگی میکند. | Maryam Vahidzadeh tiene 24 años y vive en la ciudad meridional de Shiraz. |
58 | برند او “ردا” نام دارد که در تابستان سال ٢٠١٢ تأسیس شده است. | Su marca Radaa (que significa “bata”) comenzó en el verano de 2012. |
59 | او به تازگی برندش را ثبت رسمی کرده و مراحل پایانی این کار در حال انجام است. | Acaba de registrar su marca oficialmente y está llevando a cabo los últimos pasos del proceso. |
60 | وحیدزاده میگوید: “طرحهای من امضای بهخصوصی ندارند. | “Mis creaciones no tienen un diseño distintivo. |
61 | تنها اعتقادم این است که فرد باید درون این لباسها احساس راحتی کند. من پارچههایی انتخاب میکنم که نیاز چندانی به اطو کردن نداشته باشند اما طرحهایم پخته و دارای شخصیت هستند. | Creo simplemente que debemos sentirnos cómodos con la ropa que llevamos… Elijo telas que no necesitan planchado y mis diseños no son sosos o sin gracia. |
62 | میتوانم بگویم به جای اینکه کلاسیک و رسمی باشند بیشتر مدرن و راحت هستند.” | Puedo decir que son más modernos y cómodos que clásicos y formales”, comenta Vahidzadeh. |
63 | وحیدزاده که در دانشگاه، معماری خوانده میگوید بعد از اینکه علاقه مردم به طرحهای داخلی را دیده به فکر ایجاد برند خودش افتاده است. | Vahidzadeh, que es licenciada en arquitectura, cuenta que después de ver el interés que mostraba la gente en los diseños locales, pensó también en crear su propia marca. |
64 | او میگوید: “در سالهای اخیر طراحان ایرانی زیادی شروع به فعالیت عمومی کردهاند. بر خلاف چند سال پیش حالا برندهای داخلی محبوبتر از خارجیها هستند. | “Hace poco que muchas diseñadoras iraníes comenzaron a trabajar de forma activa y pública…al revés que hace unos años, las marcas locales se ven más favorecidas que las extranjeras”, comenta. |
65 | این فوقالعاده است که ما میتوانیم بر اساس سلیقه خودمان طراحی کنیم و مجبور به پوشیدن طرحهای خارجی که بر اساس سلیقه و فرم متفاوتی هستند نیستیم.” | “Creo que es genial que podamos diseñar basándonos en nuestro propio gusto y no vernos forzadas a vestir diseños extranjeros basados en gustos y estilos diferentes.” |
66 | ردا با تبدیل شدن به یک برند رسمی ثبتشده میتواند به صورت عمومی تبلیغ کند اما همچنان در فیسبوک فعال است و تا کنون ١٣٥٠٠ دنبالکننده دارد. | Al ser marca registrada, se permite a Radaa anunciarse públicamente, pero sigue estando muy activa en Facebook, donde tiene unos 13 500 seguidores [fa]. |
67 | وحیدزاده میگوید که به توسعه کار و مناطق تحت پوشش فعالیتش علاقهمند است. | Vahidzadeh se muestra interesada en expandir su trabajo y área de distribución. |
68 | او سفارشاتی از کشورهای خارجی مثل انگلستان دریافت کرده اما به علت هزینه بالای پست و سایر محدودیتها نتوانسته است محصولاتش را ارسال کند. | Ha recibido encargos de países extranjeros como el Reino Unido, pero explica que debido a los elevados gastos de envío y a algunas restricciones, no ha podido enviar sus productos. |
69 | او اضافه میکند: “به من پیشنهاد کار مشترک با طراحانی در هلند و سوئد هم داده شد. اما انجام این کار برای من ممکن نبود.” | Añade “algunas diseñadoras en Holanda y Suecia me han ofrecido colaborar con ellas, pero en ese momento no era posible”. |
70 | مدلهای ردا نیز از میان دوستان وحیدزاده انتخاب میشوند. | Las modelos de Radaa son algunas de sus amigas. |
71 | او میگوید در شیراز افرادی که به مدلشدن علاقهمند باشند زیاد نیستند و تقاضاهایی که برای این کار به دستش میرسند اغلب از تهران هستند. | Dice que no hay mucha gente en Shiraz que esté interesada en hacer de modelo y la mayoría de peticiones que recibe para posar son de Teherán. |
72 | این روزها دهها طراح مد با تمرکز بر لباس زنان در ایران مشغول به کار هستند. | Hoy en día hay decenas de diseñadoras de moda concentradas en ropa para mujeres en Irán. |
73 | اگرچه دستورالعمل مشخصی برای مد زنان و عکاسی مد موجود نیست اما موج جدید طراحان ایرانی بیش از همیشه برای راضی کردن زنان ایرانی (که مد را خوب میفهمند) انگیزه دارند. | Aunque puede que no haya directrices establecidas en lo que respecta a la moda para mujeres o la fotografía de moda, las nuevas generaciones de diseñadores están más motivadas que nunca para satisfacer a las iraníes entendidas en moda. |