Sentence alignment for gv-fas-20120908-1259.xml (html) - gv-srp-20120912-9640.xml (html)

#fassrp
1زنان ایرانی – نه به حجاب اجباری از سال 1979Žene Irana Govore ‘Ne’ Obaveznom Nošenju Hidžaba od 1979
2رژیم اسلامی پس از قدرت گرفتن در ایران در سال 1979 از زنان خواست تا به صورت اجباری در انظار عمومی حجاب داشته باشند.Islamski režim je počeo zahtevati od iranskih žena da nose veo (hidžab) u javnosti ubrzo nakon što su preuzeli vlast u Iranu 1979.
3سه دهه پس از آن همچنان پلیس در هر تابستان عرصه را بر مردم تنگ می‌کند و سخت‌گیری‌های شدیدی برای حجاب اعمال می‌کند.Trideset godina kasnije, iranska policija i dalje sprovodi oštre mere u vezi sa nošenjem hidžaba da bi se čvrsto održali propisi kada je oblačenje u pitanju.
410 ژوئیه 2012 کمپین فیسبوکی “دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایرانی” برای گفتن “نه به حجاب اجباری” آغاز به کار کرد.“Iranski liberalni studenti i apsolventi” su 10. jula pokrenuli Facebook kampanju kojom žele da kažu ‘Ne' obveznom nošenju hidžaba.
5صفحه “حجاب اختیاری، حق زن ایرانی” تا کنون بیش از 26000 لایک دریافت کرده است.Stranica “Skinite veo sa ženskog prava da skinu veo” je prikupila više od 26.000 “lajkova” do sada.
6صدها مرد و زن عکس‌ها، تجارب و دیدگاه‌های خود را همراه با لوگوی مخصوص این صفحه به اشتراک گذاشته‌اند.Stotine muškaraca i žena su podelili svoje fotografije, doživljaje i komentare, kao podrška ovoj stranici.
7بعضی‌ها به پوشیدن حجاب اعتقاد دارند و بعضی دیگر به آن معتقد نیستند. اما همه معتقدند که زنان باید در این زمینه حق انتخاب داشته باشند.Neki vole da nose veo, a drugi ne, ali se svi slažu da bi trebali imati pravo da izaberu da li će ga nositi.
8در صفحه فیسبوک می‌خوانیم:Na ovoj Facebook stranici čitamo:
9جمهوری اسلامی از آغاز پیروزی‌اش، اندک اندک گستره‌ی سیطره‌ خود را بر تمامی شئونات زندگی ِ فردی و اجتماعی شهروندان ایرانی اعمال کرده است
10. حق انتخاب سبْک زندگی و از جمله انتخاب آزادانه‌ نوع و شکل پوشش هیچ‌گاه از این سلطه مصون نمانده است؛ و در این میان زنان و دختران متحمل ظلمی مضاعف شده‌اند
11. حجاب اجباری و اعمال آن توسط حاکمیت، زنان را از حقوق حقّه‌ خود محروم ساختNametanje nošenja hidžaba ženama lišava ih njihovih temeljnih prava.
12. حکومت با صرف هزینه‌های مادی و معنوی بسیار و نشاندن داروغه‌های سیّار بر کوی و برزن راه بر زن بست و با بزن و ببند تلاش کرد تا آن‌ها یا خود را بر اساس موازین و معیارهای تنگ و کور نظام هماهنگ کنند و یا طعم تلخ محرومیت و آزار را بچشند
13. در این میان هر چند حکومت هم‌واره با پایداری و نافرمانی ِ زنان ایران مواجه بوده است اما تجربه نیاندوخته است و هر ساله با آغاز فصل گرما بیش از پیش بر سخت‌گیری‌های بی منطق خود افزوده اسPostavljanjem specijalnih policijskih snaga na svakom uglu, u svakoj ulici i uličici, Vlada nije ništa postigla u nastojanju da prilagode žene zatucanim režimskim merama i standardima, i čini da se žene osećaju šikanirano i objektivizovano.
14ت. گروه “دانشجویان و دانش‌اموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران” در اعتراض به حجاب اجباری و تاکید بر انتخاب آزادانه‌ی نوع پوشش اقدام به راه‌اندازی کمپین “نه به حجاب اجباری” کرده است که در این میان دست هم‌کاری و هم‌یاری همه‌ی گروه‌ها و اشخاص را به گرمی می‌فشارد.Iako su se iranske žene uvek opirale ovom nehumanom zakonu i ophođenju prema njima, oni koji sprovode zakone nikada nisu naučili svoju lekciju i svake godine u leto suočavamo se sa novim talasima surovih mera protiv žena.
15ننه‌سرما تجربه جدیدش را در این زمینه که در پارک لاله تهران رخ داده است به اشتراک گذاشته است:“Iranski Liberalni Studenti i Apsolventi”, najavljuju svoju kampanju “Bez obaveznog hidžaba” u znak solidarnosti s iranskim ženama, gde žele da naglase slobodu nošenja odeće.
16یکی از دوستانم به سفر می‌رود و ما طبق معمول برای خداحافظی دور هم جمع شده بودیم پارک لاله… وسط صحبت و شوخی، طبق معمول باد و افتادن شالم هم‌زمان شد با عبور گشت پارک:Pozivamo sve organizacije i osobe da nam se pridruže u ovoj kampanji. Nane Sarma deli svoje nedavno iskustvo u Laleh Parku u Teheranu, glavnom gradu Irana:
17نمی‌خواهم از برخورد زیبا و محترمانه و تهدید و دستگیری‌ام به جرم کشف حجاب و اخراج از پارک و… درگیری و این‌ها بگویم!Bila sam tamo s prijateljima, i smejali smo se, a zatim je zaduvao vetar i moja marama je pala. Prišli su mi policijski službenici.
18که اولین بار هم نبود! موقع خروج از پارک را می‌خواهم تعریف کنم!Neću govoriti o njihovom ponašanju, njihovim pretnjama i tako dalje … ali ovo je ono što sam primetila dok su me izvodili iz parka.
19بچه‌های ۱۳ یا ۱۴ ساله‌ای که جلوی همین گشت سیگار می‌کشیدند و مزاحمت ایجاد می‌کردند و… گشت هم نگاه می‌کرد و… این‌ها را هم نمی‌خواهم بگویم!Videla sam tinejdžere, 13-14 godina stare koji su pušili cigarete i gnjavili ljude, ali njima nisu upućena nikakva upozorenja ili prigovaranja od strane bezbednosnih snaga.
20می‌خواستم بگویم گشت‌‌ همان لحظه به پسر بچه‌ای گفت که اینجا جای دوچرخه بازی نیست و دوچرخه‌اش را ببرد بیرون!‌‌Isti oni koji su nas pre izbacili iz parka zato što smo igrali fudbal, zajedno dečaci i devojčice.
21همان گشتی که مدتی پیش من و دوستام رو به خاطر فوتبال بازی کردن بیرون کرد و گفت بازی دختر پسر با هم ممنوعه! سیگار کشیدن برای بچه‌های ۱۳ یا ۱۴ ساله ممنوع نیست؟؟؟Oni izgleda misle da mi samo treba da nađemo jednu praznu kuću, da odemo tamo da pušimo cigare i da usmerimo svoju energiju tako što ćemo voditi ljubav.
22مزاحمت ایجاد کردن؟ قلیون کشیدن؟Kamal, iranski mladić piše :
23هیچ چیز ممنوع نیست؟ فقط بازی ممنوع است؟Ja sam musliman, i kažem da, prema verskim učenjima, niko ne može nametnuti veo ženama.
24به جای ورزش و بازی برویم خونه‌ی خالی پیدا کنیم و انرژِی‌مان را با شب‌نشینی و قلیون و بعد هم سکس تخلیه کنیم؟! چرا؟Nafiseh piše da je ona postavila svoju fotografiju na kojoj nosi veo gde kaže: “Čak i ako nosim veo, nemam pravo da ga namećem drugima.”
25بغض داشتم!Afsaneh kaže:
26جای دیگری نبود! کمال که یک جوان ایرانی است می‌نویسد:Voleo bih da Iran bude zemlja u kojoj hidžab nije obvezan.
27من یک مسلمان هستم و اعتقاد دارم بر اساس تعلیمات مذهبی هیچ‌کس نمی‌تواند حجاب را به زنان تحمیل کند.
28نفیسه که عکس خودش را با حجاب منتشر کرده می‌نویسد: “حتی اگر خودم هم حجاب داشته باشم، حق ندارم آن را به دیگران تحمیل کنم.”
29افسانه می‌گوید: آرزو می‌کنم که ایران کشوری باشد که در آن حجاب اجباری نباشد.Oni koji su za ili protiv njegba bi trebalo da budu slobodni u odabiru načina odevanja.
30موافقان یا مخالفان حجاب، باید آزاد باشند تا آن‌طور که می‌خواهند لباس بپوشند.Svako mora poštovati i prihvatiti drugačiji način života.
31این مشکل زنان نیست که بعضی از آقایان با دیدن زنان بی‌حجاب تحریک می‌شوند.Nije problem žena što se (možda samo neka) gospoda uzbude dok gledaju ženu bez hidžaba.
32پیش کشیدن چنین حرف‌هایی تحقیر و توهین به آقایان است.Takvi argumenti ne bi trebalo da ponize ili uvrede gospodu.
33امیر لهراسبی زمانی تاریخی را در روزهای آغازین انقلاب اسلامی یادآور می‌شود که روزنامه اطلاعات صحبت‌های آیت‌الله محمود طالقانی یکی از رهبران انقلاب در رد حجاب اجباری و یک دادستان انقلاب که مزاحمان خانم‌های بی‌حجاب را ضدانقلاب می‌خواند منتشر کرده بود.Amir Lohrasbi podseća na vreme u ranim danima Islamske revolucije, kada je iranski list, Ettelat, citirao ajatolaha Mahmoud Taleghanija, vodećeg revolucionarnog lika koji je odbio obvezni hidžab, i revolucionarnog tužioca koji je rekao da su ljudi koji uznemiravaju žene bez hidžaba protiv revolucije.
34مخالفت با حجاب اجباری 33 سال قبل با تظاهرات زنان شجاع ایرانی در مارس 1979 شروع شد که در آن زمان نیروهای طرف‌دار رژیم با چاقو به آن‌ها حمله کردند.Ova borba protiv obaveznih hidžaba je započela pre 33 godina kada su hrabre iranske žene protestvovale u Teheranu, marta 1979., gde su ih maltretirale snage režima.
35خشونت پیروز شد، حجاب اجباری تحمیل شد اما تمایل زنان به انتخاب آزاد، فراتر از سرکوب است.Nasilje je pobedilo, obvezno nošenje hidžaba je nametnuto, ali želja žena za slobodnim izborom prevazilazi represiju.